کلمه جو
صفحه اصلی

airfield


معنی : فرودگاه هواپیما، فرودگاه
معانی دیگر : فرودگاه کوچک (به ویژه فرودگاه نظامی)

انگلیسی به فارسی

فرودگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a level surface, usu. with one or more paved runways, on which aircraft land and take off; airport.
مشابه: airport

• airport, place used by planes for takeoff and landing
an airfield is a small area of ground where aircraft take off and land.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] فرودگاه

مترادف و متضاد

فرودگاه هواپیما (اسم)
aerodrome, airport, airfield

فرودگاه (اسم)
airport, airfield, airdrome, taxiway, landing field

جملات نمونه

1. The airfield is bounded by woods on all sides.
[ترجمه ترگمان] فرودگاه از همه طرف مسدود شده
[ترجمه گوگل]هواپیما از طرف جنگل ها محدود است

2. He attempted to return downwind to the airfield.
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد به سمت شمال به سمت فرودگاه حرکت کنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد به سمت پایین به سمت فرودگاه برود

3. The foreign guests were motored from the airfield to the guest house.
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه به سوی خانه مهمانان رفته بودند
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی از هواپیما به خانه مهمان مجهز شدند

4. Guards patrolled the perimeter of the airfield.
[ترجمه ترگمان]نگهبانا از محدوده فرودگاه محافظت کردن
[ترجمه گوگل]سپاه پاسداران محیط اطراف را تحت نظارت قرار داد

5. The airfield is ringed with armoured cars.
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه مجهز به خودروهای زرهی است
[ترجمه گوگل]این فرودگاه با اتومبیلهای زرهی حلقه زده شده است

6. The bombing rendered the airfield inoperable.
[ترجمه ترگمان]بمب گذاری زمین رو غیرقابل جراحی کرده
[ترجمه گوگل]این بمب گذاری باعث ناتوانی در فرودگاه شد

7. The foreign guests were motored from the airfield to the hotel.
[ترجمه ترگمان]مهمانان خارجی از فرودگاه کوچک به هتل منتقل شدند
[ترجمه گوگل]مهمانان خارجی از فرودگاه به فرودگاه متصل شدند

8. The airfield was bathed in the ghostly glow of a searchlight.
[ترجمه ترگمان]فرودگاه در نور شبه نور خورشید حمام گرفته بود
[ترجمه گوگل]هواپیما در نور درخشان یک فانوس پرواز شد

9. There is no suitable airfield near enough.
[ترجمه ترگمان]هیچ فرودگاه مناسب نزدیک به اندازه کافی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ فرودگاهی مناسب در نزدیکی کافی وجود ندارد

10. By the time we reached the airfield next morning a tropical storm was raging.
[ترجمه ترگمان]وقتی صبح روز بعد به فرودگاه رسیدیم، توفان استوایی خشمگین شد
[ترجمه گوگل]صبح امروز صبح به فرودگاه رسیدیم طوفان گرمسیری خشمگین شد

11. As they waited at the airfield, Sara had the same feeling of foreboding that she had felt before her father died.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در فرودگاه منتظر بودند، سارا همان احساس نگرانی را داشت که قبل از مرگ پدرش احساس کرده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها در هواپیما منتظر بودند، سارا همان احساس پیشگویی را داشت که قبل از مرگ پدرش احساس کرده بود

12. The plane zoomed low over the airfield.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از فرودگاه پایین آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما به سمت پایین پرواز کرد

13. Al Maghrun airfield drifted by on the right.
[ترجمه ترگمان]فرودگاه Al از سمت راست منحرف شد
[ترجمه گوگل]فرودگاه المهرون در سمت راست حرکت کرد

14. Soon afterwards, the balloon began to descend and it landed near an airfield.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بالن به زمین افتاد و کنار یک فرودگاه فرود آمد
[ترجمه گوگل]به زودی پس از آن، بالون شروع به فرود کرد و در نزدیکی یک فرودگاه فرود آمد

15. A few planes were parked on the perimeter track of the airfield.
[ترجمه ترگمان]چند هواپیما روی محوطه فرودگاه پارک کرده بودند
[ترجمه گوگل]چندین هواپیما در مسیر پهناوری فرودگاه قرار داشتند

پیشنهاد کاربران

فرودگاه های کوچک مثل فرودگاه های نظامی و یا مناطقی برای انجام پروازهای آموزشی و آزمایشی


کلمات دیگر: