کلمه جو
صفحه اصلی

cesspit


معنی : چاه مستراح، گودال فاضل اب
معانی دیگر : گودال یا مخزن فاضلاب و فضولات، چالاب، آبریز، گنداب

انگلیسی به فارسی

گودال فاضلاب، چاه مستراح


لگد زدن، چاه مستراح، گودال فاضل اب


انگلیسی به انگلیسی

• reservoir for liquid waste and sewage
a cesspit is a hole or tank in the ground into which waste water and sewage flow.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] چاه مستراح

مترادف و متضاد

چاه مستراح (اسم)
cesspit, cesspool

گودال فاضلاب (اسم)
cesspit

جملات نمونه

1. For weeks the affair threatened to be a cesspit of scandal.
[ترجمه ترگمان]برای چند هفته، قضیه تهدید به رسوایی شد
[ترجمه گوگل]برای چند هفته، این امر موجب تهدید به رسوایی شد

2. By leaking, like cesspits, they contaminated ground water.
[ترجمه ترگمان]با تراوش، مانند cesspits، آب زیرزمینی را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]از طریق نشت، مانند آبشارها، آنها آبهای زیرزمینی را آلوده می کنند

3. Scutari was built over a cesspit.
[ترجمه ترگمان]Scutari از یک چاه فاضلاب ساخته شد
[ترجمه گوگل]اسکاتاری بر روی یک ساسکه ساخته شد

4. Mordovia is the cesspit into which are flushed the malcontents and malefactors of the Union of Soviet Socialist Republics.
[ترجمه ترگمان]Mordovia the است که در آن the و تبه کار اتحادیه جمهوری های سوسیالیست اتحاد جماهیر شوروی برافروخته شده است
[ترجمه گوگل]مروداویستی است که در آن خسارات و بدبختی های اتحادیه های جمهوری سوسیالیستی شوروی سست می شود

5. But we cannot relegate computer games to the cesspit of pop culture solely on the evidence of the current crop of games.
[ترجمه ترگمان]اما ما نمی توانیم بازی های کامپیوتری را صرفا براساس شواهد حاصل از محصول فعلی انجام دهیم
[ترجمه گوگل]اما ما نمیتوانیم بازیهای کامپیوتری را به علت رقابتهای فرهنگ پاپ صرفا بر اساس شواهدی از بازیهای فعلی عرضه کنیم

6. It was a kind of cesspit constantly seething with smallpox and bubonic plague.
[ترجمه ترگمان]این یک چاه فاضلاب بود که پیوسته از آبله و طاعون در جوش و خروش بود
[ترجمه گوگل]این یک نوع ساسانی بود که بطور دائم با علف های رحم و طاعون بابونیک آشنا می شد

7. The company put a camera in to the cesspit tank, filtered the waste and even sent a brave worker into the tank with a metal detector to help Speirs but failed.
[ترجمه ترگمان]شرکت یک دوربین را در مخزن cesspit قرار داد، زباله را فیلتر کرد و حتی یک کارگر شجاع را با یک ردیاب فلزی به داخل مخزن فرستاد تا به Speirs کمک کند اما شکست خورد
[ترجمه گوگل]این شرکت یک دوربین را به مخزن مخزن، فیلتر زباله ها و حتی یک کارگر شجاع را به تانک با یک آشکارساز فلز برای کمک به Speirs اما شکست خورده است

8. A once charming rural idyll, Emmerdale had become a moral cesspit.
[ترجمه ترگمان]A روستایی زیبا و دلربا تبدیل به یک cesspit اخلاقی شده بود
[ترجمه گوگل]یک امداد روستایی جذاب، Emmerdale تبدیل به یک اخلاق اخلاقی شد

9. Archaeologists believe they are on the cusp of shedding new light on the life of William Shakespeare –by digging up what may have been the playwright's cesspit.
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان بر این باورند که آن ها بر فراز ریزش نور جدیدی بر زندگی ویلیام شکسپیر قرار دارند - با حفر این که چه چیزی ممکن است نمایش نامه نویس باشد
[ترجمه گوگل]باستان شناسان معتقدند که آنها در معرض نابودی نور جدید در زندگی ویلیام شکسپیر هستند - با کشیدن چیزی که ممکن است سقوط نمایشنامهنویس باشد

10. The racism alluded to in the first part explodes in all its savagery, and the town – which seemed to be guilty only of a forgivable insularity – becomes a cesspit.
[ترجمه ترگمان]نژاد پرستی که در قسمت اول رواج می یافت، در همه وحشیگری های خود منفجر می شد، و شهر - که به نظر می رسید فقط در یک insularity قابل عفو است - به a مبدل می شود
[ترجمه گوگل]نژادپرستی که در بخش اول اشاره داشت، در تمام وجدانش منفجر می شد و شهر - که به نظر می رسید تنها به یک جزیره قابل اجتناب است - تبدیل به یک سکانس می شود

11. But this could actually yield some fantastic results, especially if it was an area where rubbish was thrown or the cesspit was located.
[ترجمه ترگمان]اما این می تواند نتایج فوق العاده ای داشته باشد، به خصوص اگر منطقه ای باشد که در آن زباله ها پرتاب می شوند یا the واقع شده است
[ترجمه گوگل]اما این در واقع می تواند نتیجه های فوق العاده ای به دست آورد، به ویژه اگر آن منطقه ای بود که در آن زباله ها پرتاب می شد و یا ساسانی مستقر می شد

12. Although little remains of the property, the team, led by Birmingham Archaeology, believes it has identified a rubbish tip or cesspit used by the 16th century poet.
[ترجمه ترگمان]اگر چه بقایای کمی از این ملک باقی مانده است، اما این تیم که توسط مرکز باستان شناسی بیرمنگام رهبری می شود، بر این باور است که یک تکه زباله و یا cesspit مورد استفاده شاعر قرن شانزدهم را شناسایی کرده است
[ترجمه گوگل]گرچه کمبود باقی مانده از این اموال، تیمی که به رهبری بایمانگام باستان شناسی است، معتقد است که یک نوک زباله یا ساسانی که توسط شاعر قرن شانزدهم استفاده می شود، شناسایی شده است

13. Ten thousand Jus in the coffin absorb Suo Suo, than that village inside's most simple and crude grass shed Mr. the vacillating Ju still want in the middle of the Ci cesspit disgusted must and doubly.
[ترجمه ترگمان]ده هزار جاس که در تابوت زندگی می کند، از آن ده هزار علف خشک و ساده که هنوز هم مایل است در وسط چاه مستراح جا داشته باشد، باید دو برابر شود
[ترجمه گوگل]ده هزار یوز در تابوت جذب Suo Suo، از آن روستای ساده ترین و خام ترین روستای درختان را می سوزاند جی جی یو هنوز میخواهند در وسط Cesspit Ci ناامید شود و باید دو برابر شود

14. The ugly evil of bureaucracy, which no comrade likes, must be thrown into the cesspit.
[ترجمه ترگمان]این کاغذ زشت اداری، که هیچ رفیقی دوست ندارد، باید به چاه فاضلاب انداخته باشد
[ترجمه گوگل]زشت زشت بوروکراسی، که هیچ رفیعی دوست ندارد، باید به سستی برسد

پیشنهاد کاربران

Cesspool هم میگن در امریکنگ cesspit بریتیش هستش
سِس پِت


معنی cesspool :
noun
[count]
🔴1 : an underground hole or container for holding liquid waste ( such as sewage ) from a building
🔴2 : a place or situation that is very dirty, evil, or corrupt
The region had become a cesspool of pollution.
■a cesspool of corruption
—called also chiefly Brit ) cesspit


کلمات دیگر: