کلمه جو
صفحه اصلی

wise man


جادوگر، ساحر، طلسم گر، افسونگر

انگلیسی به فارسی

انسان عاقل


انگلیسی به انگلیسی

• smart man, sage

جملات نمونه

1. It is a wise man that makes no mistakes.
[ترجمه ترگمان]این مرد عاقلی است که هیچ اشتباهی مرتکب نمی شود
[ترجمه گوگل]این مرد عاقل است که هیچ اشتباهی مرتکب نمی شود

2. He is the wise man who is the honest man.
[ترجمه ترگمان]او مرد عاقلی است که آدم درستکاری است
[ترجمه گوگل]او مرد عاقل است که مرد صادق است

3. A wise man is never less alone than when (he is) alone.
[ترجمه ترگمان]انسان خردمند هرگز کم تر از (او)تنها نیست
[ترجمه گوگل]یک انسان عاقل هرگز کمتر از زمانی که (او) تنها نیست

4. Words are the wise man’s counters and the fool’s money.
[ترجمه ترگمان]کلمات مرد عاقل و پول احمق هستند
[ترجمه گوگل]واژه ها شمارنده های عاقل و پول احمق هستند

5. The fool talks, and the wise man thinks.
[ترجمه ترگمان]احمق حرف می زند و مرد عاقل فکر می کند
[ترجمه گوگل]مذاکرات احمقانه و عاقلانه فکر می کند

6. A wise man never loses anything if he has himself.
[ترجمه ترگمان]یک مرد عاقل هیچ وقت چیزی را از دست نمی دهد اگر خودش را داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک انسان عاقل هرگز از دستش بر نمی آید، اگر خودش باشد

7. A wise man thinks all that he says, a fool says all that he thinks.
[ترجمه ترگمان]یک آدم عاقل همه چیزهایی را که می گوید فکر می کند، یک احمق تمام چیزهایی را که فکر می کند می گوید
[ترجمه گوگل]مرد عاقل همه فکر می کند که او می گوید، احمق همه چیز را می فهمد

8. A wise man will make tools of what comes to hand.
[ترجمه ترگمان]یک مرد عاقل از هر چیزی که به دست می آید ابزار درست می کند
[ترجمه گوگل]مرد عاقل ابزارهایی را برای آنچه که به دست می آید، می کند

9. Riches serve a wise man but command a fool.
[ترجمه ترگمان]Riches به یک مرد عاقل خدمت می کنند اما به یک احمق فرمان می دهند
[ترجمه گوگل]ثروتمندان به یک مرد عاقل خدمت می کنند اما احمقانه دستور می دهند

10. He is not a wise man who cannot play the fool on occasion.
[ترجمه ترگمان]او آدم عاقل و عاقلی نیست که بتواند در این مورد احمق بازی کند
[ترجمه گوگل]او مردی عاقل نیست که در هر صورت می تواند احمق باشد

11. He is a wise man who speaks little.
[ترجمه ترگمان]مرد عاقلی است که کم حرف می زند
[ترجمه گوگل]او مردی عاقل است که کمی صحبت می کند

12. To a wise man one word is enough.
[ترجمه ترگمان]به نظر یک مرد خردمند، یک کلمه کافیه
[ترجمه گوگل]به یک مرد عاقل یک کلمه کافی است

13. A fool may give a wise man counsel.
[ترجمه ترگمان]یک احمق می تواند مشاور خوبی باشد
[ترجمه گوگل]یک احمق ممکن است یک مشاور خردمندانه ارائه دهد

پیشنهاد کاربران

چه مرد عاقلی

ساحر و جادوگر - مجوس

انسان خردمند


کلمات دیگر: