کلمه جو
صفحه اصلی

جر اض

فرهنگ فارسی

( جر آض ) بزرگ شکم یا مغموم یا شیر

لغت نامه دهخدا

( جرآض ) جرآض. [ ج ِ آ ] ( ع ص ، اِ ) بزرگ شکم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || مغموم. ( ذیل اقرب الموارد ) ( شرح قاموس ). غمزده. || شیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
جراض. [ ج ِ ] ( ع ص ، اِ ) سطبر بزرگ شکم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). سخت و ستبر. ( از ذیل اقرب الموارد ). جِریاض. ( منتهی الارب ) ( شرح قاموس ). جِرآض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || شیر. ( منتهی الارب ) ( شرح قاموس ). شیر بیشه. ( از ذیل اقرب الموارد ). جِرْیاض. ( منتهی الارب )( شرح قاموس ). جِرآض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

جراض. [ ج ُ ] ( ع ص ) شتر سطبرگردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): بعیر جراض ؛ شتر بزرگ. ( تاج از ذیل اقرب الموارد ). || ناقة جراض ؛ ماده شتر که بر بچه مهربان باشد. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و این نعت خاص مؤنث است و بر مذکر اطلاق نشود. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: