معنی : سوسیس، صمیمی، بی پرده، رک، رک گو، صریح، صادق، باطل کردن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، مهر زدن، چپانیدن، معاف کردن
معانی دیگر : اسم خاص مذکر، راد، رادمنش، رادمرد، پرصداقت، راستکار، یک رو (در برابر: دو رو)، بی رودربایستی، بی شیله پیله، آشکار، (قدیمی - در اصل) سخاوتمند، گشاده دست، سخی، دهش مند، بخششگر، (به خاطر امتیاز ویژه یا شغل و غیره) از الصاق تمبر به نامه های خود معاف بودن، داشتن حق ارسال نامه های پستی به طور رایگان (مانند نمایندگان کنگره ی امریکا)، این اجازه یا امتیاز، امضا یا مهر و غیره به جای تمبر پست (که اشخاص دارای امتیاز ویژه حق آن را دارند)، (در مورد شرکت ها و غیره که پاکت هایی مصرف می کنند که از قبل روی آن تمبر یا مهر پرداخت چاپ شده است) پاکت تمبردار، پاکت مهردار، (امریکا - عامیانه) سوسیس دودی، مخفف: فرانکی، وابسته به قبیله ی فرانک ها، بی پرده حرف زن، نیرومند، مجانی، پرکردن، مصون ساختن