1. bulletin board
تابلو آگهی
2. a late news bulletin
گزارش خبری تازه
3. to tack a notice on a bulletin board
اعلانی را به تابلوی اعلانات پونز کردن
4. The students put up a poster on the bulletin board.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان یک پوستر روی تابلوی اعلانات نصب کردند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان یک پوستر در هیئت مدیره بولتن قرار داده اند
5. The government will issue an official bulletin later this week.
[ترجمه ترگمان]دولت در اواخر این هفته یک بولتن رسمی منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت بعدا این هفته یک بولتن رسمی منتشر خواهد کرد
6. The Internet is the largest computer bulletin board in the world.
[ترجمه ترگمان]اینترنت بزرگ ترین تابلوی اعلانات کامپیوتر در جهان است
[ترجمه گوگل]اینترنت بزرگترین هیئت مدیره رایانه در جهان است
7. The secretary tacked a meeting notice on the bulletin board.
[ترجمه ترگمان]منشی یادداشت را روی تابلوی اعلانات نصب کرد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه در مورد جلسه اطلاع رسانی در باره هیئت مدیره اعلام کرد
8. We read the notice on the bulletin board.
[ترجمه ترگمان] ما متوجه تابلوی اعلانات شدیم
[ترجمه گوگل]ما این اطلاعیه را در هیئت مدیره بولتن خواندیم
9. Try browsing around in the network bulletin boards.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید در تابلوهای اعلانات شبکه پرسه بزنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید به مرور در تابلوهای اعلانات شبکه
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. The details are in the June bulletin.
[ترجمه ترگمان]جزئیات آن در بولتن خبری ماه ژوئن است
[ترجمه گوگل]جزئیات در بولتن ژوئن است
12. We read the declaration posted on the bulletin board.
[ترجمه ترگمان]ما بیانیه رو که روی تابلوی اعلانات نوشته شده رو خونده بودیم
[ترجمه گوگل]ما اعلامیه ای که در هیئت مدیره بولتن منتشر شده است را می خوانیم
13. The secretary of the office pastes a bulletin on the wall.
[ترجمه ترگمان]منشی دفتر به اندازه یک تابلوی اعلانات است که روی دیوار نصب شده است
[ترجمه گوگل]دبیر دفتر، یک بولتن بر روی دیوار می گذارد
14. The company publishes a fortnightly bulletin for its staff.
[ترجمه ترگمان]شرکت هر دو هفته یک بار برای کارکنان خود خبرنامه منتشر می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت بولتن دو هفته ای را برای کارمندانش منتشر می کند
15. The exam results were posted on the bulletin board yesterday.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون دیروز بر روی تابلوی اعلانات نصب شد
[ترجمه گوگل]نتایج امتحانات دیروز در بولتن منتشر شد