کلمه جو
صفحه اصلی

slum


معنی : خیابان پر جمعیت، محله کثیف، محلات پر جمعیت وپست شهر
معانی دیگر : محله ی فقیرنشین، گدا محله، کوخگاه، زاغه، بیغوله، پیغله، ویرانه، ویرانگاه، خرابات

انگلیسی به فارسی

زاغه، خیابان پر جمعیت، محله کثیف، محلات پر جمعیت وپست شهر


محله کثیف، خیابان پر جمعیت، محلات پر جمعیت وپست شهر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) a crowded, dilapidated area of a city where poor people live in substandard housing.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: slums, slumming, slummed
• : تعریف: to visit a slum or any place considered lower class, esp. for curiosity.

• poor neighborhood, densely populated poverty-stricken area of a city; run-down and squalid residence that is unfit for human habitation
visit slums, visit poor run-down neighborhoods (especially out of curiosity or for entertainment)
a slum is an area of a city where living conditions are very bad and where the houses are in a bad condition.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین زیر بنا

مترادف و متضاد

خیابان پر جمعیت (اسم)
slum

محله کثیف (اسم)
slum

محلات پر جمعیت و پست شهر (اسم)
slum

ghetto


Synonyms: blighted area, public squalor, run-down neighborhood, shanty town, skid row, tenement housing


جملات نمونه

1. slum clearance and housing programs
برنامه های پاکسازی محله های فقیر نشین و خانه سازی

2. fearful slum conditions
وضع وحشتناک گدامحله ها

3. a sordid slum
گدا محله ی کثیف

4. the rehabilitation of slum areas
بازسازی محله های فقیرنشین

5. a head-start program for slum children
برنامه ی جبران عقب افتادگی برای کودکان کوخ نشین

6. his house stood at the fringe of the slum
خانه ی او در حاشیه ی محله ی فقیرنشین قرار داشت.

7. Noble as you were, you shouldn't slum here.
[ترجمه ترگمان]نا بل هم مثل تو، تو نباید میومدی اینجا
[ترجمه گوگل]شایسته شما بود، نباید در اینجا لجن داشته باشید

8. I can't stand this slum any longer, tidy it up!
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانم این محله کثیف را تحمل کنم، تمیزش کنم!
[ترجمه گوگل]من دیگر نمی توانم این زاغه را تحمل کنم، آن را مرتب کنم!

9. This flat would be an absolute slum if I wasn't here to clean it.
[ترجمه ترگمان]اگه من اینجا نبودم که تمیزش کنم، این آپارتمان خیلی خرابه می شد
[ترجمه گوگل]این آپارتمان لوحه مطلق بود اگر من اینجا نبودم که آن را تمیز کنم

10. He made his money by tarting up slum houses and selling them at a huge profit.
[ترجمه ترگمان]او پول خود را با تقسیم خانه های فقیرنشین و فروختن آن ها به سود بسیار زیادی به دست آورد
[ترجمه گوگل]او با پول دادن به خانه های فقیرانه و فروش آنها با سود عظیمی پول خود را به دست آورد

11. The Chamberlain Act also provided for subsidising slum clearance schemes.
[ترجمه ترگمان]قانون Chamberlain نیز برای اعطای یارانه به طرح های پاک سازی منطقه فراهم شده است
[ترجمه گوگل]قانون چمبرلین همچنین برای پرداخت یارانه های غیرقانونی طرح های تسهیلات زایمان ارائه کرد

12. On a big estate - slum clearance - in the North.
[ترجمه ترگمان]در منطقه بزرگی از مناطق فقیرنشین، در شمال
[ترجمه گوگل]در یک املاک بزرگ - لغو زاغه - در شمال

13. Elsewhere slum clearance activity was much more piecemeal and avoided spectacular set pieces.
[ترجمه ترگمان]در جاه ای دیگر، فعالیت پاک سازی فقیرنشین بسیار آسان تر بود و از قطعات مجموعه تماشایی اجتناب می کرد
[ترجمه گوگل]در سایر نقاط، فعالیت های تشخیص زاغه ها بسیار جزئی بود و از قطعات پیچیده ای اجتناب می کرد

14. Slum dwellers would filter through into better stock, or be rehoused by local authorities in new estates.
[ترجمه ترگمان]ساکنان Slum وارد سهام بهتری خواهند شد و یا توسط مقامات محلی در املاک جدید توقیف خواهند شد
[ترجمه گوگل]ساکنان زاغه می توانند از طریق سهام بهتر و یا توسط مقامات محلی در املاک جدید مجددا دفن شوند

15. Their only recourse was to crowd into the slum areas around.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که آن ها انجام می دادند این بود که در مناطق فقیرنشین شهر ازدحام کنند
[ترجمه گوگل]تنها راه بازگشت آنها به مناطق فقیرنشین بود

پیشنهاد کاربران

پایین شهر. فقیر نشین. حلبی آباد

دروازه کازرون

زاغه نشین

گشتن در محله های فقیر برای خوشگذرانی یا به خاطر کنجکاوی

عرصه ها ( محلات ) فرودست

1 - زاغه نشین = محله فقیر نشین و کثیف

2 - مکان نامرتب و کثیف ( مثل خونه )
His house is a slum

حلبی آباد

محله فقیرنشین

همون Ghetto هستش. به قسمت هایی از شهر که بسیار کثیف و چرک و عقب افتادست با کلی ساختمان بی ریخت. نقطه مقابل بالاشهر

🔴an area of a city where poor people live and the buildings are in bad condition
◀️a city slum
◀️He grew up in the slums of New York.
🔴2 [singular]
Brit
◀️informal : a very untidy place
◀️His house is a slum

◀️Imagine working for winnie the poo, social credits goes brrrr, Here's your 50 cent and Now go back to your slums


کلمات دیگر: