1. Donna was aware of her tendency to exaggerate.
دونا از گرایش خود به غلو کردن، آگاه بود
2. It was some time before the police became aware of the brawl which was taking place on the street.
مدتی گذشت تا پلیس مطلع بشود که دعوایی در خیابان اتفاق افتاده است
3. The only way to gain knowledge is to be aware of everything around you.
تنها راه کسب اطلاعات، باخبر بودن از چیزهایی اطراف شما است
4. everyone is aware of this
همه به این موضوع آگاهند.
5. he was aware of the impermanence of his stay in that town
او به غیر دایمی بودن اقامت خود در آن شهر واقف بود.
6. i became aware of my teacher's good and bad points
به صفات خوب و بد معلمم آگاه شدم.
7. to be aware of a fact
به واقعیتی آگاه بودن
8. i was not aware of his (family) connection with you
از خویشاوندی او با شما آگاه نبودم.
9. we must become aware of the cardinal importance of roads and railways
ما باید به اهمیت بنیادین راه و راه آهن پی ببریم.
10. gradually the child becomes aware of his individuality
کم کم کودک به شخصیت خود پی می برد.
11. as far as i am aware
تا آنجایی که من آگاهی دارم (آگاهم)
12. a disturbed personality is not always aware of the disturbance
یک شخصیت شوریده همیشه به شوریدگی خود آگاه نیست.
13. he was so drunk that he wasn't aware of where he was
آنقدر مست بود که نمی دانست کجاست.
14. she managed her husband without his being aware of it
آن زن بدون این که شوهرش متوجه باشد او را اداره می کرد.
15. i don't know to what extent he is aware of this
نمی دانم تا چه حد به این موضوع آگاهی دارد.
16. All the while I was acutely aware of her nearness.
[ترجمه ترگمان]در تمام مدتی که به شدت از نزدیک بودن او آگاه بودم
[ترجمه گوگل]در تمام مدت من به شدت از نزدیکی او آگاه بودم
17. Jill gradually became aware of an awful smell.
[ترجمه ترگمان]به تدریج جیل از بوی بدی آگاه شد
[ترجمه گوگل]جیل به تدریج از بوی بدی آگاه شد
18. He became aware of the soft, faint sounds of water dripping.
[ترجمه ترگمان]از صدای نرم و ضعیف آب که چکه می کرد آگاه شد
[ترجمه گوگل]او از صداهای ضعیف و ضعیف آب آبیاری آگاه شد
19. Patients should be made aware of the risks involved with this treatment.
[ترجمه ترگمان]بیماران باید از خطرات مربوط به این درمان آگاه شوند
[ترجمه گوگل]بیماران باید از خطرات مربوط به این درمان مطلع شوند
20. Yon can only humbug those who are not aware of your tricks.
[ترجمه ترگمان]ای نا تنها کسانی هستند که از حقه های تو خبر ندارند
[ترجمه گوگل]یون تنها می تواند کسانی را که از ترفندهای خود آگاهی ندارند بکشاند
21. They are well aware of their own shortcomings.
[ترجمه ترگمان]آن ها بخوبی از کاستی های خود آگاه هستند
[ترجمه گوگل]آنها از کمبودهای خود آگاه هستند
22. He was aware of sharp disappointment and betrayal.
[ترجمه ترگمان]او از ناامیدی و خیانت آگاه بود
[ترجمه گوگل]او از ناامیدی و خیانت شدید آگاه بود
23. Are you aware of the time?
[ترجمه ترگمان]از زمان اطلاع دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما از زمان آگاه هستید؟