کلمه جو
صفحه اصلی

monotheistic


معنی : وابسته به توحید
معانی دیگر : وابسته به توحید

انگلیسی به فارسی

وابسته به توحید


توحیدی، وابسته به توحید


انگلیسی به انگلیسی

• of or about monotheism (belief in one god)

مترادف و متضاد

وابسته به توحید (صفت)
monotheistic

جملات نمونه

1. a monotheistic religion
مذهب یکتا پرست

2. The three monotheistic religions with the most followers are Christianity, Judaism and Islam.
[ترجمه ترگمان]سه دین توحیدی با پیروان بیشتر مسیحیت، یهودیت و اسلام هستند
[ترجمه گوگل]سه ادیای توحیدی با بیشتر پیروان مسیحیت، یهودیت و اسلام است

3. The monotheistic order required that the feminine should be barred from the sphere of power, which coincided with the sacred.
[ترجمه ترگمان]دستور توحیدی اشاره می کند که مادینه از محدوده قدرت که همزمان با مادینه مقدس بوده منع بشه
[ترجمه گوگل]نظم توحیدی لازم بود که زنانه از حوزه قدرت محروم شود که با مقدس سازگار بود

4. Partly because it has never been monotheistic, China has rarely had the universalistic ambitions of western states.
[ترجمه ترگمان]تا حدی به این دلیل که هیچ وقت یکتاپرستی، چین به ندرت آرزوهای universalistic ایالت های غرب را داشته است
[ترجمه گوگل]به طور تقریبی به این دلیل که هیچگاه تکه تکه ای نبوده است، چین به ندرت جاه طلبی های جهانی را از کشورهای غربی داشته است

5. It wasn't adopted by monotheistic religions or held up as a central natural truth. Instead, pure Platonic ideals won out, perhaps because they seemed more divine.
[ترجمه ترگمان]این دین توسط ادیان توحیدی استفاده نمی شود و یا به عنوان یک واقعیت طبیعی مرکزی شناخته می شود به جای آن، آرمان های خالص افلاطونی محو شدند، شاید به این دلیل که بیشتر الهی به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]این توسط ادیان توحیدی پذیرفته نشد و یا به عنوان یک حقیقت طبیعی مرکزی برگزار شد در عوض، آرمان های پوپولتون خالص به دست آوردند، شاید به این دلیل که آنها بیشتر الهی بودند

6. The myth of Osiris included some monotheistic features, such as belief in the hereafter, resurrection of the dead, Day of Judgment, and beginning and ending the prayer with Amen.
[ترجمه ترگمان]افسانه of شامل بعضی از ویژگی های یکتاپرستی، از جمله اعتقاد به آخرت، رستاخیز مردگان، روز داوری، و پایان دادن به دعای با آمین است
[ترجمه گوگل]اسطوره ی اویریس شامل برخی از ویژگی های توحیدی است، مانند اعتقاد به آخرت، قیام مردگان، روز قیامت و شروع و پایان نماز با امین

7. Will monotheistic religions change their idea of the soul to accommodate data?
[ترجمه ترگمان]آیا ادیان توحیدی ایده خود را از روح برای سازگاری با داده ها تغییر می دهند؟
[ترجمه گوگل]آیا ادیان توحیدی، ایده خود را از روح برای تغییر داده ها تغییر می دهند؟

8. Islam is world's great monotheistic religions.
[ترجمه ترگمان]اسلام دین توحیدی جهان است
[ترجمه گوگل]اسلام بزرگترین ادیان توحیدی است

9. Islam is a monotheistic Abrahamic religion originating with the teachings of the Islamic prophet Muhammad, a seventh century Arab religious and political figure.
[ترجمه ترگمان]اسلام دین توحیدی اریتره است که از آموزه های پیامبر اسلام محمد، یک قرن هفتم مذهبی و سیاسی عرب سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]اسلام یک مذهب آبراهامای توحیدی است که با آموزه های پیامبر اسلام (یک مسلمان مذهبی و سیاسی عربی قرن هفتم) مواجه است

10. Two of the world's great monotheistic religions — Judaism and Islam — prohibit their consumption.
[ترجمه ترگمان]دو دین توحیدی بزرگ دنیا - یهودیت و اسلام - مصرف خود را ممنوع می کنند
[ترجمه گوگل]دو تن از ادیان بزرگ تکاملی جهان - یهودیت و اسلام - مصرف خود را ممنوع کرده اند

11. But Simon's gnosis remained essentially Jewish and monotheistic, as did that of the Gnostic circles to which later parts of the New Testament allude.
[ترجمه ترگمان]اما gnosis (سیمون)اساسا یهودی و توحیدی، همان طور که از حلقه های Gnostic که بعدها قسمت هایی از عهد جدید به آن اشاره شد، باقی ماند
[ترجمه گوگل]اما غرور سیمون، اساسا یهودی و توحیدی بود، همانطور که در مورد محافل عرفانی که بعدها قسمت عهد جدید آمده است، همچنان ادامه داشت

12. His monotheistic solution resolves the old strict dualism.
[ترجمه ترگمان]راه حل توحیدی یک دوگانگی جدی قدیمی را حل می کند
[ترجمه گوگل]راه حل یکجانبه او، دونسیسم سخت قدیمی را حل می کند

13. In judeo - christianity and most monotheistic religions, objects can represent a view of the cosmos.
[ترجمه ترگمان]در مسیحیت - مسیحیت و بیشتر ادیان توحیدی، اشیا می توانند دیدگاه کیهان را نمایش دهند
[ترجمه گوگل]در جودو - مسیحیت و بیشتر ادیان تکاملی، اشیاء میتوانند نمایشی از کیهان را نمایندگی کنند

14. The word natural, in the monotheistic sense, means in accordance with Gods design or in accordance with Gods natural law .
[ترجمه ترگمان]کلمه طبیعی به معنای یکتاپرستی، به معنی مطابق با طرح خداوند و یا مطابق با قانون طبیعی خداوند است
[ترجمه گوگل]کلمه طبیعی، در معنای توحیدی، به معنای مطابق با طراحی خدایان یا مطابق با قانون طبیعی خدایان است

پیشنهاد کاربران

یکتاپرستانه
یکتاپرستیک
( پسوند یک، صرفاً متعلق به زبانهای انگلیسی و فرانسوی نیست، متعلق به همه خانوادۀ زبانهای هندواروپایی از جمله فارسی است )


کلمات دیگر: