کلمه جو
صفحه اصلی

confiture


شیرینی، تنقلات، شیرینیجات، نقل و نبات

انگلیسی به فارسی

شیرینی، تنقلات، شیرینیجات، نقل و نبات


confiture


انگلیسی به انگلیسی

• jam; preserved or candied fruit

جملات نمونه

1. People from England like eating underdone beefsteak with confiture.
[ترجمه ترگمان]افرادی از انگلیس مثل خوردن beefsteak underdone با confiture
[ترجمه گوگل]مردم انگلستان مانند خوردن گوشت گاو با گوشت گاو و شیرینی پزی

2. A full deep ruby color wine with intense, fine and complex aromas. Cigar box and cedar nose with truffle hints. Cherries liquor confiture in flavour with very soft and ripe tannins.
[ترجمه ترگمان]یک شراب قرمز سیر و پر از رنگ های تند و پیچیده و پیچیده جعبه سیگار و دماغ سدر یک کنایه تند شراب گیلاس با طعم بسیار ملایم و ripe خوش مزه
[ترجمه گوگل]یک شراب رنگی کامل مریم رنگی با عطرهای شدید، زیبا و پیچیده جعبه سیگار برگ و بینی سدر با نکات طوفان چاشنی شراب با طعم با طنز بسیار نرم و رسیده

3. Teenage white hair person, usable also snack will assist cure, be like a black candy, sesame seed candy, black soya bean, black confiture to wait.
[ترجمه ترگمان]یک شخص مو سفید جوان و حتی خوراکی مفید هم می تواند علاج کند، مثل آب نبات سیاه، شکلات دانه کنجد و لوبیای سیاه برای صبر کردن می ماند
[ترجمه گوگل]موی سفید نوجوان نوجوان، قابل استفاده و همچنین میان وعده کمک خواهد کرد که درمان، مانند یک آب نبات سیاه، آب نبات بذر کنجد، سویا سیاه و سفید، سیاه و سفید برای صبر کردن

4. Jinguihong tea was made by mixing natural cumquat jam, osmanthus flowers confiture in superior Qimen black tea, we should drink it at the same time slowly decocting.
[ترجمه ترگمان]چای Jinguihong با مخلوط کردن مربای cumquat طبیعی، گل های osmanthus confiture در بالای چای سیاه Qimen ساخته شد و ما باید آن را در همان زمان به آهستگی drink
[ترجمه گوگل]چای Jinguihong با مخلوط کردن مخلوط طبیعی cumquat، سبز osmanthus confiture در چای سیاه برتر Qimen ساخته شده است، ما باید آن را در همان زمان به آرامی decocting نوشیدن

5. Several local airports hit been closed and numerous provinces have levied power brownouts to confiture stamina.
[ترجمه ترگمان]چندین فرودگاه محلی بسته شده اند و استان های متعددی قدرت brownouts به بنیه قوی وضع کرده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از فرودگاه های محلی بسته شده اند و استان های متعددی برای کاهش میزان استقامت در مصرف انرژی به کار گرفته شده اند


کلمات دیگر: