کلمه جو
صفحه اصلی

nonunion


ناوابسته به اتحادیه ی کارگری، غیر اتحادیه ای، مستقل، (استخوان شکسته) جوش نخوردن، به هم نچسبیدن، کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست، غیر وابسته بسندیکای کارگری، قانون ـ فقه : جدا از اتحادیه صنفى

انگلیسی به فارسی

nonunion، کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست، غیر وابسته بسندیکای کارگری


کسی که عضو اتحادیه کارگری نیست، غیر وابسته بسندیکای کارگری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not belonging to, following the rules of, or recognizing a labor union.

(2) تعریف: not made or done by members of a labor union.

- nonunion products
[ترجمه ترگمان] محصولات nonunion
[ترجمه گوگل] محصولات nonunion
اسم ( noun )
• : تعریف: of a broken bone, failure to heal.

• absence of unity
not associated with a trade union; not belonging to a professional union

جملات نمونه

nonunion labor

کارگران ناوابسته به اتحادیه


1. nonunion labor
کارگران ناوابسته به اتحادیه

2. The company originally intended to reopen the factory with non-union workers.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در ابتدا قصد بازگشایی این کارخانه را با کارگران غیر اتحادیه ای داشت
[ترجمه گوگل]این شرکت در ابتدا قصد داشت کارخانه های غیر عضو را بازسازی کند

3. Non-union labour was used to end the strike.
[ترجمه ترگمان]کار غیر اتحادیه ای برای پایان دادن به اعتصاب به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]کار غیرمستقیم برای پایان دادن به اعتصاب مورد استفاده قرار گرفت

4. Many newly established firms are non-union.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های تازه تاسیس، غیر اتحادیه ای هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های تازه تاسیس غیر اتحادیه هستند

5. As a result, strikers are easily replaced by non-union workers.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اعتصاب کنندگان به راحتی توسط کارگران غیر اتحادیه ای جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، مهاجمان به آسانی توسط کارگران غیر اتحادیه جایگزین می شوند

6. The most striking finding was that 69% of the new firms were non-union.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین یافته این بود که ۶۹ % شرکت های جدید غیر اتحادیه ای بودند
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین یافته این بود که 69 درصد شرکت های جدید غیر اتحاد بودند

7. This means in practice that non-union companies may participate.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که ممکن است شرکت های غیر اتحادیه ای شرکت کنند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که شرکت های غیر اتحادیه ای ممکن است شرکت کنند

8. Are non-union and anti-union companies involved in Compacts?
[ترجمه ترگمان]آیا شرکت های non و anti در Compacts مشارکت دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا شرکت های غیر اتحادیه ای و ضد اتحادیه در Compacts شرکت می کنند؟

9. Firms select workers at random from the pool of union and non-union workers irrespective of their union status.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها کارگران را به طور تصادفی از استخر اتحادیه و کارگران غیر اتحادیه ای که بدون توجه به وضعیت اتحادیه خود انتخاب می کنند انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت ها به طور تصادفی از کارکنان اتحادیه و غیر اتحادیه های کارگری، صرف نظر از وضعیت اتحاد خود، کارگران را انتخاب می کنند

10. A strike has been going on at the mine for over three months and the nine who died were all non-union men.
[ترجمه ترگمان]اعتصاب بیش از سه ماه در معدن آغاز شده است و نه تن از کسانی که کشته شدند همگی مردان غیر اتحادیه ای بودند
[ترجمه گوگل]اعتصاب بیش از سه ماه در معدن ادامه داشته و نه کشته و زخمی تمام افراد غیر اتحادیه بوده است

11. Within 2 days of the start, an explosion had wrecked a drilling machine at a small non-union mine.
[ترجمه ترگمان]ظرف ۲ روز از آغاز، انفجار یک دستگاه حفاری در یک معدن کوچک غیر پیوندی را متلاشی کرد
[ترجمه گوگل]در عرض دو روز از آغاز، یک انفجار ماشین حفاری را در یک معدن کوچک غیر اتحاد انجام داد

12. Both union and nonunion employees would receive bonuses for achieving productivity cost, and safety goals.
[ترجمه ترگمان]هم اتحادیه و هم کارمندان nonunion برای دستیابی به هزینه بهره وری و اهداف ایمنی پاداش دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]هر دو کارمند اتحادیه و غیرنظامی پاداش برای دستیابی به هزینه تولید و اهداف ایمنی دریافت می کنند

13. The technique involves estimating apparent consumption by deducting exports from domestic production and adding on imports from union and non-union sources.
[ترجمه ترگمان]این روش شامل برآورد مصرف آشکار با کسر صادرات از تولید داخلی و افزودن بر واردات از منابع اتحادیه و غیر اتحادیه ای است
[ترجمه گوگل]این تکنیک شامل تخمینی از مصرف ظاهری با حذف صادرات از تولید داخلی و اضافه کردن واردات از منابع اتحادیه و غیر اتحادیه است

14. What about non-union people?
[ترجمه ترگمان]مردم غیر اتحادیه ای چی؟
[ترجمه گوگل]در مورد افراد غیر اتحاد؟

15. No infection, delayed union, nonunion malunion. Conclusion Minimally invasive plate osteosynthesis is a safe and effective procedure for fractures . . .
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه عفونتی، به تاخیر انداختن اتحاد، nonunion malunion وجود ندارد نتیجه گیری Minimally invasive plate osteosynthesis یک روش ایمن و موثر برای شکستگی است
[ترجمه گوگل]بدون عفونت، تاخیر اتحادیه، عدم اتحاد ملون نتیجه گیری استئوآرزیون بشقاب مهاجم، روشی امن و موثر برای شکستگی است

پیشنهاد کاربران

nonunion ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: جوش نخوردگی
تعریف: وضعیتی آسیب شناختی که در آن استخوان شکسته یا برش خورده جوش نخورده باشد


کلمات دیگر: