( مصدر ) ۱ - چشم بر هم نهادن چشم بستن . ۲ - یا چشم از چیزی. صرف نظر کردن از آن . یا چشم از جهان . مردن قطع حیات کردن .
چشم فرو بستن . چشم بر هم نهادن . یا چشم از جهان فرو دوختن . کنایه است از تن بمرگ دادن و دست از زندگی کشیدن .
چشم فرو بستن . چشم بر هم نهادن . یا چشم از جهان فرو دوختن . کنایه است از تن بمرگ دادن و دست از زندگی کشیدن .