کلمه جو
صفحه اصلی

جذه

فرهنگ فارسی

پاره جامه

لغت نامه دهخدا

( جذة ) جذة. [ ج ُذْ ذَ ] ( ع اِ ) پاره جامه. ( آنندراج ). ماعلیه من جذة؛ نیست بر وی چیزی از جامه و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پاره ای از مجذوذ است. سپس به معنی ثوب [ لباس ] استعمال شده و بهمین معنی است :ما علیه جذة؛ اَی ما علیه ثوب یستره. ( از اقرب الموارد ). به معنی جامه و مانند آن و منه : ماعلیه جذة؛ نیست بر وی چیزی از جامه و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( از شرح قاموس ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جذة. [ ج ُذْ ذَ ] (ع اِ) پاره ٔ جامه . (آنندراج ). ماعلیه من جذة؛ نیست بر وی چیزی از جامه و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پاره ای از مجذوذ است . سپس به معنی ثوب [ لباس ] استعمال شده و بهمین معنی است :ما علیه جذة؛ اَی ما علیه ثوب یستره . (از اقرب الموارد). به معنی جامه و مانند آن و منه : ماعلیه جذة؛ نیست بر وی چیزی از جامه و مانند آن . (منتهی الارب ) (از شرح قاموس ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: