1. My Chevrolet was sent back to the factory because of a steering defect.
شورولت من بخاطر نقص فرمان، به کارخانه برگردانده شد
2. His theory of the formation of our world was filled with defects.
نظریه ی او درباره ی شکل گیری دنیای ما سرشار از اشتباه بود
3. The villain was caught because his plan had many defects.
خلافکار دستگیر شد چون نقشه اش اشکالات زیادی داشت
4. the innate defect in this plan
نقص بنیادین این طرح
5. The fundamental defect of fathers is that they want their children to be a credit to them.
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی پدران این است که می خواهند بچه هایشان برای آن ها اعتباری داشته باشند
[ترجمه گوگل]نقص اساسی پدران این است که آنها می خواهند فرزندانشان به آنها اعتبار بدهند
6. A defect was found in the water-cooling/electrical circuit.
[ترجمه ترگمان]یک نقص در جریان آب - سرمایش \/ جریان الکتریکی یافت شد
[ترجمه گوگل]نقص در مدار خنک کننده آب / الکتریکی یافت شد
7. He was born with a hearing defect.
[ترجمه ترگمان]اون با یه نقص شنوایی به دنیا اومد
[ترجمه گوگل]او با یک نقص شنوایی متولد شد
8. The defect detracts greatly from the value of the vase.
[ترجمه ترگمان]نقص به مقدار زیادی از ارزش گلدان می کاهد
[ترجمه گوگل]این نقص به شدت از ارزش گلدان کم می کند
9. All R4aircraft have been grounded, after a defect in the engine cooling system was discovered.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه یک عیب در سیستم خنک کننده موتور پیدا شد تمام R۴aircraft به زمین افتاده اند
[ترجمه گوگل]تمام موشک های R4aircraft پس از نقص در سیستم خنک کننده موتور کشف شده اند
10. It's a character defect in her that she can't ever accept that she's in the wrong.
[ترجمه ترگمان]این نقص شخصیتی است که او هرگز نمی تواند قبول کند که او در اشتباه است
[ترجمه گوگل]این یک نقص کاراکتر در اوست که او نمیتواند قبول کند که او اشتباه است
11. She suffers from a heart/sight/speech defect.
[ترجمه ترگمان]او از یک نقص قلب \/ دید \/ سخنرانی رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از یک نقص قلب / دید / سخنرانی رنج می برد
12. This is a physical defect that cannot be cured.
[ترجمه ترگمان]این یک نقص جسمی است که نمی توان آن را درمان کرد
[ترجمه گوگل]این یک نقص فیزیکی است که نمی تواند درمان شود
13. He tried to defect to the West last year.
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد پارسال به غرب اشاره کنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد در سال گذشته نابود شود
14. He has a congenital heart defect.
[ترجمه ترگمان]یه نارسایی قلبی مادرزادی داره
[ترجمه گوگل]او دارای نقص مادرزادی قلب است
15. He strove manfully to overcome his speech defect.
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد که با لکنت زبان سخن بگوید
[ترجمه گوگل]او به شدت تلاش کرد تا نقص گفتاری خود را برطرف کند
16. The defect in the drainage must be remedied.
[ترجمه ترگمان]نقص در زه کشی باید اصلاح شود
[ترجمه گوگل]نقص در تخلیه باید اصلاح شود
17. Near-sightedness is a visual defect.
[ترجمه ترگمان]Near یک نقص بصری است
[ترجمه گوگل]نزدیکی بینایی نقص بصری است
18. He has an optical defect.
[ترجمه ترگمان]او یک نقص نوری دارد
[ترجمه گوگل]او نقص نوری دارد