بی اجازه، غیرمجاز
unauthorized
بی اجازه، غیرمجاز
انگلیسی به فارسی
بی اجازه،غیرمجاز
غیر مجاز
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of authorized.
• without authorization, not authorized, unlicensed, forbidden, unlawful (also unauthorised)
if an action or person is unauthorized, they do not have official permission.
if an action or person is unauthorized, they do not have official permission.
دیکشنری تخصصی
[حقوق] فضولی، بی اجازه، غیر مجاز
[ریاضیات] غیر مجاز
[ریاضیات] غیر مجاز
مترادف و متضاد
not sanctioned, permitted
Synonyms: crooked, dirty, illegal, illegitimate, no-no, off base, out of bounds, out of line, over the line, pirated, shady, unapproved, unconstitutional, under the table, unjustified, unlawful, unofficial, unsanctioned, unwarranted, wildcat, wrongful
Antonyms: allowable, authorized, official, permitted
جملات نمونه
1. unauthorized copying of audio tapes is a form of stealing
کپی کردن غیر مجاز نوار صوتی نوعی دزدی است.
2. Unauthorized vehicles will be wheel clamped or towed away.
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه غیر مجاز از بین خواهند رفت و یا از بین خواهند رفت
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه غیر مجاز چرخ یا چرخ دنده می شوند
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه غیر مجاز چرخ یا چرخ دنده می شوند
3. Holding copyright provides the only legal remedy against unauthorized copying.
[ترجمه خالد] داشتن حق نسخه برداری تنهاراه قانونی دربرابرکوپی غیرمجازاست
[ترجمه خالد] کوپی برداری غیرمازاست
[ترجمه ترگمان]نگهداری کپی رایت تنها راه حل قانونی برای نسخه برداری غیر مجاز را فراهم می کند[ترجمه گوگل]داشتن حق نسخه برداری تنها راه قانونی در برابر کپی غیر مجاز است
4. The sign on the gates read "No Unauthorized Entry".
[ترجمه خالد] علامت روی دروازه هابدون اجازه ممنوع است
[ترجمه ترگمان]علامت روی گیت نوشته شده بود: \"هیچ ورودی غیر مجاز\"[ترجمه گوگل]علامت روی دروازه ها 'بدون ورود غیر مجاز' خوانده می شود
5. The train made an unauthorized stop.
[ترجمه ترگمان]قطار توقف کوتاهی کرد
[ترجمه گوگل]قطار یک توقف غیر مجاز ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]قطار یک توقف غیر مجاز ایجاد کرد
6. Unauthorized personnel are not allowed on the premises.
[ترجمه ترگمان]پرسنل غیر مجاز در این محل مجاز نیستند
[ترجمه گوگل]پرسنل غیر مجاز در محل مجاز نیستند
[ترجمه گوگل]پرسنل غیر مجاز در محل مجاز نیستند
7. Unauthorized reproduction of this publication is strictly forbidden.
[ترجمه ترگمان]چاپ غیر مجاز این کتاب اکیدا ممنوع است
[ترجمه گوگل]تولید غیر مجاز این نشریه به شدت ممنوع است
[ترجمه گوگل]تولید غیر مجاز این نشریه به شدت ممنوع است
8. No admittance to unauthorized personnel.
[ترجمه ترگمان]اجازه ورود به افراد غیر قانونی نداره
[ترجمه گوگل]عدم دسترسی به پرسنل غیر مجاز
[ترجمه گوگل]عدم دسترسی به پرسنل غیر مجاز
9. This unauthorized biography of the Princess has sold over 10 000 copies in its first week in print.
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه غیر مجاز شاهزاده خانم بیش از ده هزار نسخه در هفته اول آن به چاپ رسیده است
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی غیر مجاز شاهزاده در بیش از 10،000 نسخه در هفته اول چاپ شده است
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی غیر مجاز شاهزاده در بیش از 10،000 نسخه در هفته اول چاپ شده است
10. Unauthorized absence is sufficient reason for dismissal.
[ترجمه ترگمان]عدم حضور غیر مجاز دلیل کافی برای اخراج است
[ترجمه گوگل]غیبت غیر مجاز دلیل کافی برای اخراج است
[ترجمه گوگل]غیبت غیر مجاز دلیل کافی برای اخراج است
11. He made unauthorized phone calls to Robert Sproul to read hair-raising pas-sages about bayonet fighting.
[ترجمه ترگمان]او تماس های غیر قانونی برای رابرت Sproul استخدام کرده بود تا در مورد دعوا سر نیزه آواز بخواند
[ترجمه گوگل]او تماس تلفنی غیر مجاز رابرت اسرول را برای خواندن موهای زدن در مورد مبارزه با سرنشینان انجام داد
[ترجمه گوگل]او تماس تلفنی غیر مجاز رابرت اسرول را برای خواندن موهای زدن در مورد مبارزه با سرنشینان انجام داد
12. Use by unauthorized persons is a violation of applicable laws.
[ترجمه ترگمان]استفاده از افراد غیر مجاز، نقض قوانین قابل اجرا می باشد
[ترجمه گوگل]استفاده توسط افراد غیر مجاز نقض قوانین قابل اجرا است
[ترجمه گوگل]استفاده توسط افراد غیر مجاز نقض قوانین قابل اجرا است
13. No access for unauthorized personnel.
[ترجمه ترگمان]دسترسی به پرسنل غیر مجاز وجود ندارد
[ترجمه گوگل]برای کارکنان غیر مجاز دسترسی نداریم
[ترجمه گوگل]برای کارکنان غیر مجاز دسترسی نداریم
14. The Big Board found that Mr Kleid effected unauthorized, unsuitable and excessive transactions and exercised discretion without written authorization.
[ترجمه ترگمان]هییت مدیره بزرگ دریافت که آقای Kleid در معاملات غیر مجاز، نامناسب و بیش از حد مجاز عمل کرده و بدون مجوز کتبی اختیار دارد
[ترجمه گوگل]هیئت بزرگ دریافت که آقای Kleid انجام معاملات غیر مجاز، نامناسب و بیش از حد و اعمال اختیار بدون اجازه کتبی
[ترجمه گوگل]هیئت بزرگ دریافت که آقای Kleid انجام معاملات غیر مجاز، نامناسب و بیش از حد و اعمال اختیار بدون اجازه کتبی
پیشنهاد کاربران
غیر مسئول، بدون اجازه رسمی
غیرقانونی
بدون گواهینامه، بدون جواز
کلمات دیگر: