کلمه جو
صفحه اصلی

gamete


معنی : انگل مالاریا، سلول جنسی بالغ قابل تکثیر
معانی دیگر : (یاخته ی زایشی) گامت، زامه

انگلیسی به فارسی

سلول جنسی بالغ قابل تکثیر، انگل مالاریا


گیته، انگل مالاریا، سلول جنسی بالغ قابل تکثیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: gametic (adj.)
• : تعریف: a mature reproductive cell, such as an egg or sperm, that is capable of uniting with another cell to form a new organism.

• mature reproductive cell

دیکشنری تخصصی

[آمار] یاخته جنسی

مترادف و متضاد

انگل مالاریا (اسم)
gamete, plasmodium

سلول جنسی بالغ قابل تکثیر (اسم)
gamete

جملات نمونه

1. From this viewpoint, gametes and the genes they carry are merely a device whereby organisms produce offspring like themselves.
[ترجمه ترگمان]از این دیدگاه، گامت ها و ژن هایی که حمل می کنند صرفا وسیله ای هستند که در آن موجودات زنده زاد و ولد می کنند
[ترجمه گوگل]از این منظر، گامتها و ژنهایی که در آنها حمل میشوند، صرفا وسیله ای هستند که ارگانیسم آنها را مانند فرزندان خود تولید می کند

2. Females, producing large, non-motile gametes, have evolved many times.
[ترجمه ترگمان]زنان، تولید کننده بزرگ و غیر -، دفعات زیادی تکامل یافته اند
[ترجمه گوگل]زنان، تولید گاست های بزرگ، غیر موشی، چندین بار تکامل یافته اند

3. A female produces few, large, immobile gametes called eggs.
[ترجمه ترگمان]یک ماده چند ماده، بزرگ و غیرمتحرک به نام تخم مرغ تولید می کند
[ترجمه گوگل]یک زن تولید گامت های کوچک، بزرگ و بی حرکتی به نام تخم مرغ می دهد

4. Diploidy is restored when two haploid gametes fuse.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که دو گامت های نر به هم متصل شوند، Diploidy دوباره برقرار می شود
[ترجمه گوگل]دیپلوئیدی هنگامی که دو گته هپلوئید با هم مخلوط می شوند بازسازی می شوند

5. As gamete-production proceeds, it will have a non-zero probability of death or of becoming unable to produce gametes.
[ترجمه ترگمان]همانطور که gamete - تولید پیش می رود، احتمال عدم احتمال مرگ یا عدم توانایی تولید گامت ها باید وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان تولید درآمد حاصل از بازی، احتمال احتمال مرگ و یا عدم توانایی تولید گامت وجود دارد

6. In order to meet this third requirement, then, gametes must be able to find and make contact with other gametes.
[ترجمه ترگمان]به منظور برآورده کردن این نیاز سوم، گامت ها باید قادر به یافتن و ایجاد تماس با گامت های دیگر باشند
[ترجمه گوگل]به منظور پاسخگویی به این نیاز سوم، گتت باید بتواند با گاست های دیگر تماس بگیرد و ارتباط برقرار کند

7. These large gametes will inevitably be produced in smaller numbers and they will lack mobility.
[ترجمه ترگمان]این گامت ها به طور اجتناب ناپذیری در اعداد کوچک تر تولید خواهند شد و آن ها فاقد تحرک خواهند بود
[ترجمه گوگل]این گاست های بزرگ به ناچار تولید می شود و تعداد کمی از آنها تولید می شود

8. Antherozoid ( spermatozoid ) The male gamete of algae, some gymnosperms, and the non - seed - bearing plants.
[ترجمه ترگمان]Antherozoid (spermatozoid)نر gamete نر، برخی از gymnosperms و گیاهان دارای بذر non
[ترجمه گوگل]آنتروزیوئید (اسپرماتوزوئید) گوته مردانه جلبکها، برخی از گیاهان زراعی و گیاهان غیر بذر

9. Pollen is the male - gamete of seed plant, which plays an important role in sexual reproduction.
[ترجمه ترگمان]دانه گرده، دانه نر در گیاه دانه است که نقش مهمی در تولید مثل جنسی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]گرده گیاه گل نر است که نقش مهمی در تولید مثل دارد

10. The gamete - producing phase in a plant characterized by alternation of generations.
[ترجمه ترگمان]فاز تولید کننده - در یک گیاه که با تناوب نسل ها مشخص می شود
[ترجمه گوگل]مرحله تولید گوته در یک گیاه مشخص شده توسط متناوب نسل ها

11. The effect of gamete treatment was similiar to that of zygote treatment.
[ترجمه ترگمان]اثر درمان gamete به روش درمان جنینی محدود شد
[ترجمه گوگل]تأثیر درمان گامت در مقایسه با درمان زگوت مشابه بود

12. One is the gamete diffused from gametangia of gametophytes that succeeds in developing into new thallus, the other is the undiffused gamete that develops into new thallus directly.
[ترجمه ترگمان]یکی از gamete diffused از gametangia است که در توسعه به thallus جدید موفق می شود، دیگری the gamete است که به طور مستقیم به thallus جدید تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]یکی از بازی های منتشر شده از gametangia از gametophytes است که موفق به توسعه به thallus جدید، دیگر گیمت نامرئی است که به طور مستقیم به thallus جدید توسعه می یابد

13. Intrauterine insemination, in vitro fertilization and gamete intrafallopian transfer ( GIFT ) are additional options.
[ترجمه ترگمان]لقاح مصنوعی، در لقاح مصنوعی و انتقال intrafallopian intrafallopian (GIFT، گزینه های اضافی هستند
[ترجمه گوگل]تلقیح داخل رحمی، باروری درون in vitro و انتقال جفت داخل شکمی (GIFT) گزینه های اضافی هستند

14. The male gamete of algae, some gymnosperms, and the non - seed - bearing plants.
[ترجمه ترگمان]The نر شامل جلبک ها، some و گیاهان non هستند
[ترجمه گوگل]گوته مردانه جلبک ها، برخی از گیاهان زراعی و گیاهان غیر بذر

پیشنهاد کاربران

gamete ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کامه
تعریف: یاختۀ جنسی که در فرایند لقاح و تشکیل تخم شرکت می‏کند


کلمات دیگر: