داخل نگه داشتن
keep in
انگلیسی به فارسی
نگه داشتن در
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] ذخیره شده
مترادف و متضاد
Not allow someone out
پیشنهاد کاربران
نگه داشتن
I never like showing my anger. I prefer just to keep it in.
I never like showing my anger. I prefer just to keep it in.
بستری کردن ( در بیمارستان )
ذخیره کردن
کلمات دیگر: