گسستن
warpage
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• act or instance of warping; shipping fee
دیکشنری تخصصی
[نساجی] چله کشی
[ریاضیات] اعوجاج، تاب برداشتن، پیچیدگی، تاب برداشتنی
[پلیمر] تاب برداشتن
[ریاضیات] اعوجاج، تاب برداشتن، پیچیدگی، تاب برداشتنی
[پلیمر] تاب برداشتن
پیشنهاد کاربران
تاب برداشتن ها
warpage ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: هزینۀ پال کشی
تعریف: هزینه ای که بابت پال کشی در بندر باید پرداخت
واژه مصوب: هزینۀ پال کشی
تعریف: هزینه ای که بابت پال کشی در بندر باید پرداخت
کلمات دیگر: