کلمه جو
صفحه اصلی

heritability


وراثت پذیری

انگلیسی به فارسی

وراثت پذیری


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being heritable; transference by inheritance; transferal by heredity

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] وراثت پذیری ؛ واریانس فنوتیپی که ناسی از توارث است .
[آمار] قابلیت توارث

جملات نمونه

1. Few traits reach the extreme of a heritability of one, although blood groups in humans are an example.
[ترجمه ترگمان]با اینکه گروه های خونی در انسان ها یک نمونه هستند، تعداد کمی از این ویژگی ها به حد افراط of می رسد
[ترجمه گوگل]صفات اندکی به شدت از وراثت پذیری یکی دست می یابند، اگر چه گروه های خون در انسان نمونه ای از آن هستند

2. In swarm systems with heritability, individual variation and imperfection will lead to perpetual novelty, or what we call evolution.
[ترجمه ترگمان]در سیستم های گروهی با heritability، تنوع فردی و نقص منجر به تازگی دائمی، یا چیزی که ما آن را تکامل می نامیم، منجر می شود
[ترجمه گوگل]در سیستم های سرسخت با وراثت پذیری، تنوع و ناهماهنگی فردی به نوآوری دائمی یا آنچه که ما به تکامل می نامیم، منجر می شود

3. At the other end of the scale, heritability is one if all the differences among individuals are due to their genes.
[ترجمه ترگمان]در انتهای دیگر مقیاس، heritability یکی است اگر تمام تفاوت ها در میان افراد به خاطر ژن آن ها باشد
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر مقیاس، وراثت پذیری یکی است اگر همه تفاوت ها در میان افراد به دلیل ژن هایشان باشد

4. Heritability is defined as the proportion due to genes; it is the ratio of genetic variation to the total variation.
[ترجمه ترگمان]heritability نسبت به ژن ها تعیین می شود؛ این نسبت تنوع ژنتیکی به واریانس کلی است
[ترجمه گوگل]وراثت به عنوان نسبت به ژن تعریف می شود؛ نسبت تنوع ژنتیکی به تنوع کل است

5. Results showed that the characters with high heritability are amylose content, seed shape, seed longness, chalkiness rate, brown rice rate and milled rice rate.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که حروف با heritability بالا دارای محتوای amylose، شکل بذر، نرخ بذر، نرخ chalkiness، نرخ برنج قهوه ای و نرخ بالای برنج هستند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که کارکنان با وراثت پذیری بالا، میانگین درصد آمیلوس، شکل دانه، طول بذر، درجه گرده افشانی، سرعت برنج قهوه ای و میزان برنج خرد شده را نشان می دهند

6. Assortative mating has no influence on the heritability esmates from intra-sire regression.
[ترجمه ترگمان]جفت گیری assortative هیچ تاثیری روی the heritability از رگرسیون intra ندارد
[ترجمه گوگل]جفت گیری وابسته هیچ گونه تأثیری در میزان وراثت از رگرسیون درونی ندارد

7. Overall heritability for schizophrenia and bipolar disorder was 64 % and %, respectively.
[ترجمه ترگمان]مجموع heritability برای schizophrenia و اختلال دوقطبی به ترتیب ۶۴ % و % بود
[ترجمه گوگل]به طور کلی وراثت پذیری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی 64٪ و٪ بود

8. Heritability of kinship pheromone in the beaver: how is information about relatedness coded?
[ترجمه ترگمان]heritability ارتباط بین فرومون در سگ آبی: اطلاعات مربوط به مرتبط بودن ارتباط با آن ها چیست؟
[ترجمه گوگل]وراثت از فرومون خویشاوندی در Beaver: چگونه اطلاعات مربوط به وابستگی کد گذاری می شود؟

9. Because of its very low heritability in litter size of pig, the improvement of the litter size is limited by the conventional breeding technology.
[ترجمه ترگمان]به دلیل heritability بسیار پایین در اندازه زباله خوک، بهبود اندازه زباله به وسیله تکنولوژی پرورش متعارف محدود می شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که وراثت پذیری بسیار پایین در اندازه بستر خوک، بهبود اندازه بستر با تکنولوژی پرورش متعارف محدود شده است

10. For resistance material HX the heritability was mainly dominant effect of poly-gene.
[ترجمه ترگمان]برای مقاومت (HX،)، عمدتا اثر غالب این ژن بود
[ترجمه گوگل]برای مواد مقاومت HX، وراثت پذیری به طور عمده اثر غالب پلی ژن بود

11. Results In Ankang experimental station, these mental retardation population caused by non-specific mental retardation and endemic sub-clinical cretinism, have heritability of 8
[ترجمه ترگمان]نتایج در ایستگاه آزمایشی Ankang، این جمعیت عقب ماندگی ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی خاص و sub endemic بالینی، heritability ۸ است
[ترجمه گوگل]نتایج در ایستگاه آزمایشی آنگک، این جمعیت عقب ماندگی ذهنی ناشی از عقب ماندگی ذهنی غیر اختصاصی و کرتینیزم بالینی بالینی انتهایی، دارای وراثت پذیری 8

12. Tartaric acid content was mainly controlled by non-additive effect and the broad sense heritability ranged from 0. 07 to 0. 9
[ترجمه ترگمان]محتوای اسید tartaric عمدتا به وسیله اثر غیر افزایشی و مفهوم گسترده heritability از ۰ کنترل شد ۰۷ به ۰ ۹
[ترجمه گوگل]محتوای اسید تارتار عمدتا تحت تاثیر غیر افزودنی قرار گرفت و وراثت پذیری وسیع از 07/0 تا 9/9

13. Both the petiolule latex yield and the latex vessel number in lateral veins or midribs have a greater heritability.
[ترجمه ترگمان]هر دو لایه لاتکس petiolule و نیز تعداد vessel پلاستیکی در veins جانبی و یا midribs دارای a بیشتری هستند
[ترجمه گوگل]هر دو عملکرد لاتکس نخل و تعداد رگ های لاتکس در ورید های جانبی یا میانی، دارای وراثت بیشتر هستند

14. The emotion of patriotism possesses the quality of durability, stability, continuity, in heritability, depth and positivity.
[ترجمه ترگمان]احساسات میهن پرستی دارای کیفیت دوام، ثبات، تداوم، در heritability، عمق و مثبت گرایی است
[ترجمه گوگل]احساسات وطن پرستی دارای کیفیت دوام، ثبات، تداوم، وراثت پذیری، عمق و مثبت است

پیشنهاد کاربران

heritability ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: وراثت پذیری
تعریف: نسبت وردایی ژن شناختی به وردایی رٌخ نمودی برای هر صفت|||متـ . وراثت پذیری عمومی broad heritability, broad - sense heritability


کلمات دیگر: