کلمه جو
صفحه اصلی

absorbency


معنی : جذب، قدرت جذب، خاصیت درکشی یا دراشامی، تحلیل، قابلیت جذب، فرو بری
معانی دیگر : خاصیت درکشی یا دراشامی، جذب، فروبری، تحلیل، قابلیت جذب، قدرت جذب

انگلیسی به فارسی

خاصیت درکشی یا درآشامی، جذب، فروبری، تحلیل، قابلیت جذب، قدرت جذب


جذب، قدرت جذب، خاصیت درکشی یا دراشامی، تحلیل، قابلیت جذب، فرو بری


انگلیسی به انگلیسی

• ability to soak up; capacity to take in

دیکشنری تخصصی

[شیمی] جذب پذیری، خاصیت درکشى یا دراشامى، جذب، فروبرى، تحلیل، قابلیت جذب، قدرت جذب
[ریاضیات] جاذبیت
[پلیمر] جذب پذیری، خاصیت درکشى یا دراشامى، جذب، فروبرى، تحلیل، قابلیت جذب، قدرت جذب
[آمار] جاذبیت

مترادف و متضاد

جذب (اسم)
absorbency, absorption, attraction, sorption, suction, imbibition

قدرت جذب (اسم)
absorbency

خاصیت درکشی یا دراشامی (اسم)
absorbency

تحلیل (اسم)
resolution, erosion, absorbency, analysis, lysis, corrosion

قابلیت جذب (اسم)
absorbency

فرو بری (اسم)
absorbency, ingestion

جملات نمونه

1. Cotton has high absorbency.
[ترجمه تاراسی] پنبه جذب بالایی دارد.
[ترجمه ترگمان]پنبه دارای absorbency بالایی است
[ترجمه گوگل]پنبه دارای جذب بالا است

2. They offer the best insulation and absorbency, though they are the most expensive.
[ترجمه ترگمان]آن ها بهترین عایق بندی و absorbency را پیشنهاد می کنند، هر چند که آن ها گران ترین آن ها هستند
[ترجمه گوگل]آنها بهترین عایق بندی و جذب را ارائه می دهند، گرچه گران ترند

3. Spongy Resembling a sponge in elasticity, absorbency, or porousness.
[ترجمه ترگمان]اسفنج، اسفنجی در کشش، absorbency، یا porousness را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]Spongy شبیه به یک اسفنج در کشش، جذب، و یا متخلخل است

4. The product's ultraviolet absorbency is measured, and compared with UV- The reaction process of immortal polymerization is analyzed.
[ترجمه ترگمان]لایه فرابنفش محصول مورد ارزیابی قرار می گیرد و در مقایسه با UV - فرآیند واکنش پلیمریزاسیون فناناپذیر مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]جذب فرابنفش محصول اندازه گیری شده و با UV مقایسه می شود روند واکنش پلیمریزاسیون جاویدان مورد بررسی قرار گرفته است

5. The relationship between the absorbency and the dosages of andthe masking agent has been investigated.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین the و دوز و دوز عامل چسب مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]رابطه بین جذب و دوز و عوامل پوشش دهنده مورد بررسی قرار گرفته است

6. Absorbency and amino - nitrogen in soy sauce were determined after treatment with gelatin and egg white.
[ترجمه ترگمان]Absorbency و آمینو نیتروژن در سس سویا پس از تیمار با ژلاتین و سفیده تخم مرغ تعیین شدند
[ترجمه گوگل]جذب و آمینو - نیتروژن در سس سویا پس از درمان با ژلاتین و سفید تخم مرغ تعیین شد

7. It has a 191% absorbency rating and is odorless-safe for all snakes, easy to clean and 9 9% dust free. No toxic oils like cedar and other similar wood shavings.
[ترجمه ترگمان]نرخ ۱۹۱ درصد absorbency دارد و odorless برای همه مارها، آسان برای تمیز کردن و ۹ درصد عاری از گرد و غبار است هیچ روغن های سمی مانند چوب سدر و دیگر تراشه های چوب مشابه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آن دارای رتبه جذب 191٪ است و برای همه مارها بی خطر است، آسان برای تمیز کردن و 9 9٪ گرد و غبار آزاد است روغن های سمی مانند سدر و دیگر تراشه های چوبی مشابه وجود ندارد

8. Small, extendable plastic applicators colored by absorbency.
[ترجمه ترگمان]applicators پلاستیکی کوچک و قابل کش با استفاده از absorbency رنگ شدند
[ترجمه گوگل]اپلیکاتور های پلاستیکی کوچک و قابل تمیز که با جذب رنگ شده اند

9. Oil absorbency: The capability of a paper to absorb oil.
[ترجمه ترگمان]absorbency نفت: توانایی یک مقاله برای جذب نفت
[ترجمه گوگل]جذب روغن قابلیت کاغذ برای جذب روغن

10. It has the main characteristics such as ink absorbency, screen dot diameter, screen dot roundness, image printing density, image saving, conveniency for transfer and operation.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی دارای ویژگی های اصلی مانند جوهر absorbency، قطر نقطه صفحه، گردی نقطه صفحه، تراکم چاپ تصویر، ذخیره تصویر، conveniency برای انتقال و عملیات است
[ترجمه گوگل]این ویژگی های اصلی مانند جاذب جوهر، قطر نقطه صفحه، چرخش صفحه نمایش، چگالی چاپ تصویر، صرفه جویی در تصویر، راحتی برای انتقال و بهره برداری است

11. Add SAP to enhance absorbency. Network embossed pattern, quickly leading the liquid, making the surface clean.
[ترجمه ترگمان]SAP را اضافه کنید تا absorbency را افزایش دهید الگوی نقش برجسته شبکه به سرعت مایع را هدایت می کند و سطح را تمیز می کند
[ترجمه گوگل]SAP را برای افزایش جذب اضافه کنید الگوی شبکه نقش برجسته، به سرعت منجر به مایع، و سطح تمیز

12. You can use two nappies for extra absorbency at night.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در شب از دو پوشک برای خواب اضافی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید دو پوشک برای جذب اضافی در شب استفاده کنید

13. Grounds and supports are used to manipulate the colour, texture and absorbency the artist wishes to use.
[ترجمه ترگمان]زمینه ها و supports برای دستکاری رنگ ها، بافت و absorbency که هنرمند می خواهد از آن استفاده کند، به کار می رود
[ترجمه گوگل]زمینه ها و پشتیبانی ها برای دستکاری در رنگ، بافت و جذب هنرمند مورد استفاده قرار می گیرد

14. She recommends that retailers merchandise the fixture in four vertical segments according to absorbency and stack the brands horizontally.
[ترجمه ترگمان]او توصیه می کند که خرده فروشان در چهار بخش عمودی با توجه به absorbency و پشته کردن برندها به صورت افقی، از این برنامه استفاده کنند
[ترجمه گوگل]او توصیه می کند که خرده فروشان را در چهار بخش عمودی با توجه به جاذبه عرضه کند و علامت های تجاری را به صورت افقی قرار دهد

15. A powerful UV-Vis monochromator based detector allows very low detection limits by reaching 0. 0005 absorbency units full scale.
[ترجمه ترگمان]یابنده قوی UV - vis بر پایه ردیاب مبتنی بر monochromator اجازه می دهد تا با رسیدن به ۰ محدوده تشخیص بسیار پایینی داشته باشد ۰۰۰۵ واحد اندازه گیری شده در مقیاس کامل
[ترجمه گوگل]یک آشکارساز UV-Vis monochromator قدرتمند اجازه می دهد تا محدودیت های بسیار پایین تشخیص با رسیدن به 0 0005 مقیاس جذب واحدی کامل

پیشنهاد کاربران

قدرت جذب

در عشق قدرت جذب ، خاصیت در آشامی

Absorb = جذبیدن
Absorbing = جذبیدن، جذبان
جذبان مانند خندان.
Absorbingly = جذبانانه
Absorbed = جذبیده
Absorbedly = جذبیدِهانه
Absorber = جذبنده
Absorbable = جذبپذیر
Absorbability = جذبپذیری
Absorbabilize = جذبپذیرایاندن
Absorbent = جذبمند
Absorbentity = جذبمندی
Absorbance = جذبوَری
Absorbancy = جذبمندی
Absorptive = جذبومند
Absorptivate = جذبومَندیدن
Absorptivation = جذبومَندِش
Absorptiveness = جذبومندیّت
Absorptivity = جذبومندی
Absorption = جذبش
Absorptance = جذبَند





کلمات دیگر: