کلمه جو
صفحه اصلی

kerf


معنی : چاک، بریدگی، چاک دادن
معانی دیگر : بریدگی ایجاد شده توسط اره، برش اره

انگلیسی به فارسی

بریدگی، چاک، چاک دادن


سرفه، بریدگی، چاک، چاک دادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a groove, notch, or cut made in wood by a saw or other cutting tool, or the width of such a cut.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: kerfs, kerfing, kerfed
• : تعریف: to make a cut or notch in (wood).

• cut in wood made by a saw

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] بریدگی ،چاک دادن، برش جبهه برش جبهه کار .
[ریاضیات] شکاف، پهنای برش، شکاف برش، خار

مترادف و متضاد

چاک (اسم)
cut, rift, incision, slashing, scissor, tear, split, chink, slot, slit, slash, suture, fissure, kerf, rip, hack, scotch, interstice, stoma

بریدگی (اسم)
cut, rift, gash, notch, slit, jag, kerf, scission

چاک دادن (فعل)
rift, strip, tear, slit, incise, slash, kerf, scotch, unseam

جملات نمونه

1. Optimize further for equipment, raise kerf ability to lay a foundation.
[ترجمه ترگمان]برای تجهیز بیشتر به تجهیزات، قابلیت اعتماد به نفس را افزایش دهید تا پایه و اساس داشته باشید
[ترجمه گوگل]بهینه سازی بیشتر برای تجهیزات، افزایش توانایی کرf برای قرار دادن پایه

2. In order to reduce the kerf width and improve the kerf quality, the hydromagnetically confined plasma arc was used to cut engineering ceramic plates.
[ترجمه ترگمان]به منظور کاهش عرض kerf و بهبود کیفیت kerf، از قوس پلاسما به عنوان قوس پلاسما برای برش صفحات سرامیکی استفاده شد
[ترجمه گوگل]به منظور کاهش عرض خمیدگی و بهبود کیفیت سرامیک، قوس پلاسمای هیدرومغناطیسی محصور شده برای برش ورقه های سرامیکی مهندسی مورد استفاده قرار گرفت

3. Range of kerf width and exposure may be changed for optimized performance.
[ترجمه ترگمان]دامنه عرض kerf و نوردهی ممکن است برای عملکرد بهینه تغییر داده شود
[ترجمه گوگل]محدوده عرض پاشش و قرار گرفتن در معرض ممکن است برای عملکرد بهینه شده تغییر داده شود

4. To reduce the kerf width and to improve the kerf quality, the experiments of ceramic cutting with water constricted plasma arc are carried out.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش عرض kerf و بهبود کیفیت kerf، آزمایش ها برش سرامیک با استفاده از قوس پلاسما منقبض می شوند
[ترجمه گوگل]برای کاهش عرض خمیدگی و بهبود کیفیت سرامیک، آزمایش های برش سرامیک با پلاسمای قوس کم آب انجام می شود

5. Phenomenon of erosion delay in forming kerfs by abrasive waterjet will cause kerf incline in straight cutting or kerf taper in circular cutting process.
[ترجمه ترگمان]پدیده تاخیر فرسایش در تشکیل kerfs با waterjet ساینده باعث افزایش شیب در برش مستقیم و یا کم کردن شمع در فرآیند برش حلقوی خواهد شد
[ترجمه گوگل]پدیده تأخیر فرسایش در شکل دادن خلأ ها به وسیله جت آب سایشی سبب خیزش کر فه در برش مستقیم یا خرد شدن در فرایند برش دایره ای می شود

6. The novel ring is characterized in that a kerf is arranged on the original ring, and the primary snap ring and the secondary snap ring are arranged at two ends of the kerf.
[ترجمه ترگمان]حلقه جدید در آن مشخص می شود که یک kerf روی حلقه اصلی قرار داده شده است، و حلقه گاز اولیه و حلقه snap ثانویه در دو انتهای of ترتیب داده می شوند
[ترجمه گوگل]حلقه رمان در آن مشخص شده است که یک حلقه بر روی حلقه اصلی مرتب شده است و حلقه اولیه حلقه و حلقه جانبی ثانویه در دو انتهای حلقه قرار می گیرند

7. The kerf is the outside boundary of the tunnel wall that a boring machine gouges out as it bores through the ground or rock.
[ترجمه ترگمان]kerf مرز بیرونی دیواره تونل است که یک ماشین خسته کننده به آن حالی می کند که از میان زمین یا سنگ عبور می کند
[ترجمه گوگل]کرف مرز خارجی از دیوار تونل است که یک دستگاه خسته کننده از طریق زمین و یا سنگ از بین می رود

8. Its characteristics also cover fine kerfs, small heat affected zone, good cutting surface quality, noiselessness in cutting, smooth kerf edge, accurate verticality of kerf edge, etc.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های آن همچنین پوشش خوب، ناحیه گرم گرما، کیفیت سطح برش خوب، noiselessness در برش، لبه kerf صاف، verticality دقیق لبه kerf و غیره را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]ویژگی های آن نیز پوشش های خوب، مناطق آسیب دیده کوچک، کیفیت سطح برش سطح، بی صدا بودن در برش، لبه صاف، عمق کاری دقیق لبه سر و غیره را پوشش می دهد

9. As a bonus, in researching this little factoid I discovered a new word I hadn't known before; kerf. When you cut up a log into boards the thickness of your saw matters.
[ترجمه ترگمان]به عنوان پاداش برای تحقیق درباره این factoid کوچک، یک کلمه جدید کشف کردم که قبلا ندیده بودم، بریدگی وقتی یک تنه درخت را می برید و به ضخامت آن یکی از matters را می برید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پاداش، در تحقیق در مورد این کمی فتوئید، یک کلمه جدید را کشف کردم که قبل از آن شناخته نشده بود سرفه هنگامی که شما وارد یک تخته می شوید، ضخامت مورچه ها شما مهم است

10. First, a worker undermined a chunk of coal by chipping away at the foot of it with his pick, creating a gap called a kerf.
[ترجمه ترگمان]اول، کارگری یک تکه ذغال سنگ را با تکه تکه کردن آن با کلنگ خراب کرد و شکافی به نام a ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]اولا یک کارگر یک تکه زغال سنگ را با تکه ای از پایه آن با انتخابش تضعیف می کند، ایجاد شکاف نامیده می شود

11. It was indicated that the seeds with the treatment of kerf were the best, callus reduction rate could reach up to 90.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شد که دانه ها با روش درمان of بهترین بوده و میزان کاهش callus می تواند تا ۹۰ درجه برسد
[ترجمه گوگل]مشخص شد که دانه های با درمان سرف بهترین هستند، میزان کاهش کالوس می تواند تا 90 باشد

12. Starting saw blade against material to be cut or forward into kerf can result in kickback.
[ترجمه ترگمان]شروع به تیغه در برابر موادی که باید برش داده شوند و یا به سمت جلو حرکت کنند، می تواند منجر به kickback شود
[ترجمه گوگل]شروع کردن تیغه اره بر روی ماده ای که می تواند برش داده شود یا به سمت جلو حرکت کند می تواند منجر به ضربه زدن شود

13. As a bonus, in researching this little factoid I discovered a new word I hadn't known before; kerf.
[ترجمه ترگمان]به عنوان پاداش برای تحقیق درباره این factoid کوچک، یک کلمه جدید کشف کردم که قبلا ندیده بودم، بریدگی
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پاداش، در تحقیق در مورد این کمی فتوئید، یک کلمه جدید را کشف کردم که قبل از آن شناخته نشده بود سرفه

14. The effect of jet pressure, standoff, travel speed and cutting radius on the cut depth and kerf taper of smooth zone was investigated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر فشار جت، بن بست، سرعت سفر و شعاع برش در عمق برش و باریک کردن شمع ناحیه صاف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تاثیر فشار جت، استقامت، سرعت سفر و شعاع برش بر عمق برش و سفتی ناحیه صاف بررسی شد

پیشنهاد کاربران

kerf ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: ارّه‏خور
تعریف: عرض شکافی که برش ارّه در چوب ایجاد می کند


کلمات دیگر: