کلمه جو
صفحه اصلی

entering

انگلیسی به انگلیسی

• going in; arriving; insertion

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] وارد شدن

جملات نمونه

1. before entering this building you must extinguish your cigarets
پیش از ورود به این ساختمان باید سیگارهای خود را خاموش کنید.

2. his entering upon the way of salvation
ورود او به شاهراه رستگاری

3. as i was entering the room. . .
هنگامی که داشتم وارد اتاق می شدم. . .

4. they debarred us from entering the building
جلوی ورود ما را به ساختمان گرفتند.

5. please scrape your shoes before entering
لطفا پیش از ورود کفش های خود را (با مالیدن به کفش پاک کن) تمیز کنید.

6. no disrespect, but please take your shoes off before entering
اگر بی ادبی نباشد خواهشمندم هنگام ورود کفش خود را در بیاورید.

7. The plane crashed just after entering Mongolian airspace.
[ترجمه ترگمان]هواپیما درست بعد از ورود به حریم هوایی مغولستان سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما پس از ورود به فضای هوایی مغولستان سقوط کرد

8. I allowed myself to be persuaded into entering the competition.
[ترجمه ترگمان]به خودم اجازه دادم وارد رقابت شوم
[ترجمه گوگل]من اجازه دارم خودم را به ورود به رقابت متقاعد کنم

9. They observed him entering the bank.
[ترجمه ترگمان]او را دیدند که وارد بانک شد
[ترجمه گوگل]آنها متوجه ورود او به بانک شدند

10. All visitors must show their passes before entering the building.
[ترجمه ترگمان]همه بازدیدکنندگان قبل از ورود به ساختمان باید عبور خود را نشان دهند
[ترجمه گوگل]همه بازدیدکنندگان باید قبل از ورود به ساختمان، گذرنامه خود را نشان دهند

11. She was entering the masses with the phantom of a future Utopia.
[ترجمه ترگمان]با شبح تصوری در میان توده ها قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او با فانتوم یوتیپی آینده وارد توده ها شد

12. Eighteen is the minimum age for entering most nightclubs.
[ترجمه ترگمان]هجده سال است که وارد بیشتر کلوب های شبانه می شود
[ترجمه گوگل]هجده سال حداقل سن برای ورود به بیشتر کلاب های شبانه است

13. There are strict security checks on everyone entering the Opera House.
[ترجمه ترگمان]کنترل های امنیتی شدیدی در مورد ورود افراد به خانه اپرا وجود دارد
[ترجمه گوگل]همه افرادی که وارد اپرا می شوند، کنترل دقیقی دارند

14. The computer records the details of everyone entering the country.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر جزئیات ورود هر فرد وارد این کشور را ثبت می کند
[ترجمه گوگل]رایانه جزئیات افراد ورود به کشور را ثبت می کند

15. Try to locate exactly where the smells are entering the room.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید دقیقا همانجایی که بوی وارد اتاق می شود را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید مکان دقیقا همان جایی که بوی وارد اتاق می شوید

پیشنهاد کاربران

واردشدن

ورودی

داخل شدن

ورود


کلمات دیگر: