کلمه جو
صفحه اصلی

periodicity


معنی : دوره، تناوب، نوبت، دوری، حالت تناوبی
معانی دیگر : دوره ای بودن، دورگی، (برق) فرکانس، بسامد

انگلیسی به فارسی

نوبت، دوری، تناوب، حالت تناوبی، دوره


دوره ای، تناوب، دوره، نوبت، حالت تناوبی، دوری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the tendency to recur at regular intervals.

(2) تعریف: in chemistry, the similarity of properties among elements that occupy similar positions in the periodic table.

• state of being seasonal; state of occurring at regular intervals

دیکشنری تخصصی

[شیمی] خصلت تناوبی، پستایش
[ریاضیات] دوره ای بودن، تناوب
[آمار] دوره ای بودن

مترادف و متضاد

دوره (اسم)
space, course, age, era, period, term, cycle, set, periodicity, periphery, stretch, spell, circuit, stadium, epoch, felly

تناوب (اسم)
shift, alternation, frequency, periodicity, intermittence, frequence, frequentation

نوبت (اسم)
shift, period, round, turn, alternation, periodicity, intermittence, innings, heat, tour, reprise

دوری (اسم)
distance, separation, dish, periodicity, grail, remoteness, improbability, inaccessibility, paten

حالت تناوبی (اسم)
periodicity

جملات نمونه

1. Periodicity is the consequence of activity propagating through the closed loop.
[ترجمه ترگمان]Periodicity نتیجه فعالیت انتشار از طریق حلقه بسته است
[ترجمه گوگل]Periodicity نتیجه فعالیت است که از طریق حلقه بسته منتشر می شود

2. Other features of migraine, such as the distinct periodicity and vomiting, may be lacking.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های دیگر میگرن، مانند تناوبی بودن و استفراغ، ممکن است کم باشد
[ترجمه گوگل]سایر ویژگی های میگرن، مانند دوره ای مشخص و استفراغ، ممکن است کم باشد

3. Periodicity of nuclear properties began to show up.
[ترجمه ترگمان]Periodicity خواص هسته ای شروع به نشان دادن آن ها کرد
[ترجمه گوگل]دوره ای از خواص هسته ای شروع شد

4. Periodicity advance model of 1 - D slab symmetry detonation wave is investigated.
[ترجمه ترگمان]مدل پیشروی Periodicity یک موج انفجار تقارن ۱ - D مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مدل پیشنهادی دوره ای از موج انفجاری سیم دیواری 1 - D مورد بررسی قرار گرفته است

5. The periodicity in the distribution of quasar redshifts is interpreted assuming that the cosmological space is a topologically compactified manifold like three dimensional torus.
[ترجمه ترگمان]تناوب در توزیع of redshifts فرض می شود که فضای کیهانی یک manifold topologically مانند یک torus سه بعدی است
[ترجمه گوگل]Periodicity در توزیع تغییرات قرمز کوازار تفسیر می شود، فرض بر این است که فضای کیهان شناسی یک نوع چندگانه تجمعی فشرده شده مانند سه بعدی است

6. It is shown that the periodicity and weakening surge is caused by the interaction between the self-excitation of the resonant circuit and transferred electron oscillation of the switch.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که تناوب موج و موج ضعیف ناشی از برهمکنش بین خود تهییج مدار رزونانس و نوسان الکترون در سوییچ است
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که نوسانات متناوب و تضعیف ناشی از تعامل بین خودبخشی مدار تشدید شده و نوسان الکترونی منتقل شده از سوئیچ است

7. There was a primary periodicity of about years for snow cover.
[ترجمه ترگمان]دوره تناوب اولیه برای پوشش برف وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک دوره اولیه برای حدود سال ها برای پوشش برف وجود داشت

8. In some cell lines there is a similar periodicity in changes of cell surface antigenicity or response to wheat germ agglutinin.
[ترجمه ترگمان]در برخی از خطوط سلولی تناوب مشابهی در تغییرات سطح سلول یا واکنش به agglutinin germ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در برخی از سلول های بنیادی، تغییرات مشابهی در آنتی ژنیت سطحی سلولی یا واکنش به آگلوتیینین جوانه گندم وجود دارد

9. However, sounds that display a recognizable periodicity tend to be more musical than those that are nonperiodic .
[ترجمه ترگمان]با این حال، صداهایی که یک تناوبی قابل تشخیص را نمایش می دهند، بیشتر از آن هایی که nonperiodic هستند، موزیکال هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، صداهایی که یک دوره زمانی قابل تشخیص را نشان میدهند تمایل بیشتری نسبت به آنهایی که غیررسمی هستند بیشتر موسیقی هستند

10. Lastly, the paper studies the periodicity of the minimal strong components and the circularly dominating index.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مقاله تناوب کمتری مولفه های قوی و شاخص غالب غالب را مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله، دوره ای بودن اجزای کوچک و اجزای دایره ای غالب را بررسی می کند

11. In consistent with the periodicity of cambial activity, the variability of peroxidase isozyme activity as demonstrated by isozymography was most sign.
[ترجمه ترگمان]با تناوب فعالیت cambial، تغییر فعالیت peroxidase که توسط isozymography نشان داده شد، بیشتر نشانه بود
[ترجمه گوگل]با سازگاری با دوره ای از فعالیت کامبیال، تغییرات فعالیت ایزوزیم پراکسیداز به وسیله ایزوسی مграфиایی نشان داده شد

12. The periodicity of the flow and heat transfer in a corrugated channel is numerically investigated.
[ترجمه ترگمان]تناوب جریان و انتقال گرما در یک کانال چین دار به صورت عددی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]دوره ای جریان و انتقال حرارت در یک کانال قرقره ای به صورت عددی مورد بررسی قرار گرفته است

13. The periodicity disappears when the mass flux is larger, and the flow is more chaotic.
[ترجمه ترگمان]تناوب زمانی ناپدید می شود که شار جرمی بزرگ تر باشد، و جریان بی نظم است
[ترجمه گوگل]زمانیکه جریان جرم بزرگتر است و جریان هرج و مرج بیشتر است، دوره زمانی از بین می رود

14. The present paper presents a new optimized algorithm based on the periodicity of angles, the limit of angles, and the tabulation space for software implementation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک الگوریتم بهینه جدید براساس تناوب تناوب، محدوده زاویه ها، و فضای tabulation برای اجرای نرم افزار ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم بهینه سازی جدید بر مبنای دوره های زاویه ها، محدودیت زاویه ها و فضای جدول بندی برای اجرای نرم افزار ارائه شده است

پیشنهاد کاربران

دوره زمانی

دوره، مــدت، تنآوب**


کلمات دیگر: