( صفت ) منسوب به فال آنکه فال گیرد فالگوی .
سمعانی نویسد : منسوب است به یکی از بلاد فارس . منسوب به فال است .
سمعانی نویسد : منسوب است به یکی از بلاد فارس . منسوب به فال است .
فالی . (اِ) گوشت مغاکچه ٔ سرین . (یادداشت بخط مؤلف ).
فالی . (اِخ ) علی بن احمد، ادیب فاضل و شاعر ماهر، مکنی به ابوالحسن و منسوب به دیهی فال نام در آخر سمت جنوبی نواحی فارس و یا به شهری فاله نام نزدیک ایذج (ایذه ) از بلاد خوزستان بوده ، و در بصره اقامت داشته و از مشایخ آنجا استفاده نموده و در سال 448 هَ . ق . در بغداد وفات یافته است . مدفنش در مقبره ٔ جامع منصور است . (از ریحانة الادب ج 3 ص 187).
فالی . (ص نسبی ) سمعانی نویسد: منسوب است به یکی از بلاد فارس . (الانساب ). منسوب به فال است . رجوع به فال شود. || و نیزمنسوب است به فاله در خوزستان . رجوع به فاله شود.