1. product moment
گشتاور حاصل ضربی
2. a product of several years of neglect
ثمره ی چندین سال غفلت
3. a product one can depend on
فرآورده هایی که می توان به آن اعتماد کرد
4. the product is touted as being completely natural
ادعا شده که این محصول صد در صد طبیعی است.
5. this product carries no guarantees
این کالا تضمینی ندارد (تضمین شده نیست).
6. a bread-and-butter product
محصول اصلی
7. a popular product
محصول همه پسند
8. a subsidiary product
محصول جنبی
9. a well-made product
کالای خوش ساخت
10. an artistic product made of gold and silver
یک اثر هنری ساخته شده از طلا و نقره
11. to exploit a product
درباره ی فرآورده ای بسیار تبلیغ کردن
12. to build up a product by advertising
از راه آگهی فرآورده ای را دلپسندتر کردن
13. to promote a new product
فرآورده ی جدیدی را شناساندن
14. from producer to consumer a product changes hands a few times
کالا از تولید کننده تا مصرف کننده چند دست می گردد.
15. the introduction of a new product on t. v.
شناساندن محصول جدیدی از تلویزیون
16. the withdrawal of a dangerous product from the stores
گردآوری یک کالای خطرناک از مغازه ها
17. choose a name that fits this product
اسمی انتخاب کن که به این محصول بخورد.
18. there is no demand for this product
این فراورده بازار ندارد.
19. advertisements to give a build-up to a product
آگهی های تجارتی برای مطلوب کردن محصول
20. good fortune and bad fortune are often the product of the human mind itself
خوشبختی و بدبختی اغلب زاده ی اندیشه ی خود انسان ها است.
21. many processes enter into the making of this product
فرایندهای زیادی در ساختن این فرآورده دخالت دارد.
22. we have the exclusive right to distribute this product
ما حق انحصاری توزیع این کالا را دارا هستیم.
23. the country's economy should not depend on a single product
اقتصاد کشور نباید تنها به یک فرآورده متکی باشد.
24. The product is at the design stage.
[ترجمه ترگمان]محصول در مرحله طراحی است
[ترجمه گوگل]این محصول در مرحله طراحی است
25. The London factory assembles the finished product .
[ترجمه لیلی موسوی] کارخانه لندن محصول نهایی را مونتاژ می کند
[ترجمه ترگمان]کارخانه لندن محصول نهایی را assembles می کند
[ترجمه گوگل]کارخانه لندن محصول نهایی را جمع آوری می کند
26. This glue is our new product and makes a firmer bond.
[ترجمه ترگمان]این چسب محصول جدید ماست و باعث ایجاد یک پیوند محکم تر می شود
[ترجمه گوگل]این چسب محصول جدید ما است و یک پیوند قوی ایجاد می کند
27. The catalogue gives a full description of each product.
[ترجمه ترگمان]این فهرست توضیح کاملی از هر محصول می دهد
[ترجمه گوگل]کاتالوگ شرح کامل هر محصول را ارائه می دهد
28. Our goods compete in terms of product quality, reliability and above all variety.
[ترجمه ترگمان]کالاهای ما از لحاظ کیفیت محصول، قابلیت اطمینان و بالاتر از همه رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]محصولات ما با توجه به کیفیت محصول، قابلیت اطمینان و بالاتر از همه انواع رقابت می کنند
29. A product manager is responsible for product profitability.
[ترجمه ترگمان]یک مدیر محصول مسئول سودآوری محصول است
[ترجمه گوگل]مدیر محصول مسئول سودآوری محصول است
30. Fear is a product of ignorance.
[ترجمه ترگمان]ترس، محصول نادانی است
[ترجمه گوگل]ترس محصول نادانی است