کلمه جو
صفحه اصلی

pestle


معنی : ران خوک، دسته هاون، ران گوسفند، پودر ساختن، خرد کردن
معانی دیگر : دسته ی هاون، ساره (رجوع شود به: mortar)، چمبه، کوبشگر، کوبه، مشته

انگلیسی به فارسی

دسته هاون، (در گفتگو) ران گوسفند، ران خوک، خرد کردن،پودر ساختن


پاستل، دسته هاون، ران گوسفند، ران خوک، خرد کردن، پودر ساختن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hand-held implement for grinding or pounding substances into powder, usu. in a mortar.

(2) تعریف: any of several instruments for grinding or pounding.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: pestles, pestling, pestled
• : تعریف: to pound or grind with, or as if with, a pestle.

• muller, stick used for grinding with a mortar; any tool used to crush or pulverize materials
crush, pulverize; grind
a pestle is a short stick made of wood or stone, with a thick, round end. it is used for crushing herbs, grain, or other substances in a bowl called a mortar.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] دسته ى هاون

مترادف و متضاد

ران خوک (اسم)
hock, pestle

دسته هاون (اسم)
pestle

ران گوسفند (اسم)
pestle

پودر ساختن (فعل)
pestle

خرد کردن (فعل)
abate, diminish, mitigate, grind, squelch, minify, smash, chop, reduce, decrease, lessen, exterminate, eliminate, narrow, hash, fragment, fritter, annihilate, extenuate, shatter, shiver, crash, de-escalate, break to pieces, disintegrate, mash, comminute, mince, mangle, cut down, fragmentize, demolish, hack, fractionalize, pestle, steamroller

جملات نمونه

1. Use a pestle and mortar to crush the spices.
[ترجمه ترگمان]از هاون و هاون برای خرد کردن ادویه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای خرد کردن ادویه جات از یک پاستل و ملات استفاده کنید

2. You'll need a pestle and mortar to grind the spices.
[ترجمه ترگمان]تو به یک دسته هاون و خمپاره نیاز داری تا ادویه ادویه را خرد کنی
[ترجمه گوگل]شما به پاستل و ملات نیاز دارید که ادویه جات را تمیز کنید

3. Crush the garlic into a paste using a pestle and mortar.
[ترجمه ترگمان]سیر را با استفاده از هاون و هاون خرد کنید
[ترجمه گوگل]سیر را با یک پاستل و ملات سس را خرد کنید

4. Using a pestle and mortar, pulverise the bran to a coarse powder.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دسته هاون و خمپاره انداز، و برن را به یک پودر خشن تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از پاستل و ملات، سبوس را به یک پودر درشت پودر کنید

5. Jin Yu: An iron pestle can be ground down to a needle.
[ترجمه ترگمان]جین یو: یک دسته هاون می تواند به صورت سوزن فرو رود
[ترجمه گوگل]جین یو یک آستر آهنی می تواند به یک سوزن برود

6. This glass is ground under water using pestle and mortar.
[ترجمه ترگمان]این شیشه با استفاده از هاون و هاون در زیر آب قرار دارد
[ترجمه گوگل]این شیشه زیر آب با استفاده از پیست و ملات است

7. The process eventually was refined. A mortar and pestle worked better than the desktop, and a coffee grinder worked best of all for making good bee paste.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند در نهایت پالایش شد هاون و هاون بهتر از رومیزی کار می کرد، و grinder که برای ساختن خمیر دندان خوب کار می کرد، بهتر عمل می کرد
[ترجمه گوگل]فرآیند در نهایت تصفیه شد یک ملات و پاستل بهتر از دسکتاپ کار می کرد و یک دستگاه قهوه ساز بهترین کار را برای خمیر زنبور عسل انجام داد

8. An iron pestle can be ground down to a needle. You'll see.
[ترجمه ترگمان]یک دسته آهنی می تواند به جای سوزن فرو برود خواهی دید
[ترجمه گوگل]یک آفت کش آهنی می تواند به یک سوزن برود خواهی دید

9. A pestle can be ground into a and true knowledge comes from perseverance.
[ترجمه ترگمان]دسته هاون می تواند به یک دانش حقیقی و واقعی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]یک پاستل می تواند زمین را به یک و دانش درست می آید از پشتکار

10. Only time is deep, an iron pestle can be ground down to a needle.
[ترجمه ترگمان]تنها زمان این است که یک دسته هاون به جای سوزن فرو می رود
[ترجمه گوگل]فقط زمان عمیق است، یک آستر آهنی می تواند به یک سوزن برود

11. I got a decent marble pestle and mortar in flea market for about 13 dollars, I think The Witchery may have something similar.
[ترجمه ترگمان]من دسته هاون و هاون را در بازار کهنه فروشان به قیمت حدود ۱۳ دلار گرفتم، فکر می کنم The ممکن است چیزی مشابه داشته باشند
[ترجمه گوگل]من یک پودر سنگ مرمر و ملات مناسب در بازار کلوچه برای حدود 13 دلار دریافت کردم، من فکر می کنم Witchery ممکن است چیزی شبیه باشد

12. It's a big pestle, it stands just over a foot tall (about 35 cm), and the business end is a stone bulb, about the size of a cricket ball, and you can feel that it's been much used.
[ترجمه ترگمان]این دسته هاون بسیار بزرگی است و تنها بالای یک فوت (حدود ۳۵ سانتیمتر)قرار دارد و انتهای کار یک حباب سنگی است که در مورد اندازه توپ کریکت قرار دارد و شما می توانید احساس کنید که مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این پستان بزرگ است، آن فقط بیش از یک پا بلند (حدود 35 سانتی متر) است، و پایان کسب و کار است یک لامپ سنگ، در مورد اندازه کریکت توپ، و شما می توانید احساس می کنید که بسیار مورد استفاده قرار گرفت

13. If client has difficulty swallowing, use mortar and pestle to grind pills or a pill - crushing device.
[ترجمه ترگمان]اگر مشتری مشکل بلعیدن دارد، از هاون و دسته هاون برای آسیاب کردن قرص یا دستگاه خرد کننده قرص استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر مشتری بلعیده است، از ملات و پاستل برای تمیز کردن قرص یا قرص - دستگاه خرد کردن استفاده کنید

14. These he grinds together with a pestle cast in the shape of a woman.
[ترجمه ترگمان]این مرد با یک دسته هاون به شکل یک زن جمع می شود
[ترجمه گوگل]اینها او را با یک پیستلی که به شکل یک زن بازی می کند، می شکند

پیشنهاد کاربران

Pestle and mortar

دسته هاونگ


کلمات دیگر: