1. The Protestant denominations include the Methodists, the Presbyterians and the Baptists.
[ترجمه ترگمان]فرقه های پروتستان شامل the، پرسبیتریان و باتیستها می شوند
[ترجمه گوگل]فرقه های پروتستان شامل متدیست ها، پروتستان ها و باپتیست ها هستند
2. The city had been gerrymandered so that the Protestant minority retained control.
[ترجمه ترگمان]شهر به قدری شدید بود که اقلیت پروتستان کنترل خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]این شهر در حال توسعه است تا اقلیت پروتستان کنترل خود را حفظ کند
3. England shifted officially from a Catholic to a Protestant faith in the 16th century.
[ترجمه ترگمان]انگلستان به طور رسمی از کاتولیک به آیین پروتستان در قرن ۱۶ منتقل شد
[ترجمه گوگل]انگلستان به طور رسمی از یک کاتولیک به یک اعتقاد پروتستان به قرن 16 منتقل شد
4. Is he a Catholic or a Protestant?
[ترجمه ترگمان]آیا او کاتولیک است یا پروتستان؟
[ترجمه گوگل]آیا او کاتولیک یا پروتستان است؟
5. The students of Umtata High School were mostly Protestant.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان دبیرستان Umtata اکثرا پروتستان بودند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان دبیرستان اوتاتا اغلب پروتستان بودند
6. Most Protestant churches now have women ministers.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کلیساهای پروتستان اکنون دارای وزیران زن هستند
[ترجمه گوگل]اکثر کلیساهای پروتستان اکنون زنان وزرا هستند
7. Is she a Catholic or a Protestant?
[ترجمه ترگمان]آیا او کاتولیک است یا پروتستان؟
[ترجمه گوگل]آیا او کاتولیک یا پروتستان است؟
8. The majority of the population is Protestant.
[ترجمه ترگمان]اکثریت مردم پروتستان هستند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم پروتستان هستند
9. Such issues have paralyzed some Protestant churches in recent times.
[ترجمه ترگمان]چنین مسائلی برخی از کلیساهای پروتستان را در زمان های اخیر فلج کرده است
[ترجمه گوگل]چنین مسائلی برخی از کلیساهای پروتستان را در سالهای اخیر فلج کرده است
10. Other Protestant Unionists were fielded against liberal O'Neillites.
[ترجمه ترگمان]سایر Unionists پروتستان در برابر O Neillites لیبرال مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دیگر طرفداران پروتستان در برابر لیبرال اویللیت ها درگیر شدند
11. Catholic areas generally retained higher fertility than Protestant ones.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، نواحی کاتولیک باروری بالاتری نسبت به آیین پروتستان داشتند
[ترجمه گوگل]مناطق کاتولیک به طور کلی باروری بالاتر از پروتستان را حفظ می کنند
12. Catholic and protestant church organization straddles the border.
[ترجمه ترگمان]سازمان کلیسای کاتولیک و protestant در مرز کشور قرار دارد
[ترجمه گوگل]سازمان کلیسای کاتولیک و پروتستان مرز را گسترش می دهد
13. The two planned by-elections gave the Protestant Unionists the opportunity they needed to maintain the momentum of their electoral challenge.
[ترجمه ترگمان]این دو انتخابات برنامه ریزی شده، به پروتستان های آلمان فرصت دادند تا فرصت مبارزه انتخاباتی خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]دو انتخابات پیشنهادی برنامه ریزی شده، اتحادیه گری های پروتستان را به فرصت هایی که برای تداوم رقابت انتخاباتی خود نیاز داشتند، داد
14. Protestant conservatism has a different flavour from Catholic conservatism.
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری پروتستان رنگ دیگری از محافظه کاری کاتولیک دارد
[ترجمه گوگل]محافظه کاری پروتستان طعم مختلفی از محافظه کاری کاتولیک دارد
15. The Protestant yeomanry still rode around the countryside intent on driving home the lessons of 1798: Rebellion will be punished!
[ترجمه ترگمان]The پروتستان هنوز در اطراف حومه شهرها به راه خود ادامه می دادند تا درس های سال ۱۷۹۸ را به خانه بازگردانند: شورش مجازات خواهد شد!
[ترجمه گوگل]رمانتیک پروتستان هنوز در اطراف حومه شهر مهاجرت می کند و قصد دارد در سال 1798 درس بخواند شورش مجازات خواهد شد!