کلمه جو
صفحه اصلی

west coast

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the Pacific coast region of the United States, consisting of California, Oregon, and Washington.

جملات نمونه

1. On the west coast, the temperature changes very little between summer and winier.
[ترجمه ترگمان]در ساحل غربی، دما بین تابستان و winier خیلی کم است
[ترجمه گوگل]در ساحل غربی، دمای تابستان و تابستان بسیار کم است

2. The Andes stretch for 7250 km along the west coast of South America.
[ترجمه ترگمان]رشته کوه های آند برای ۷۲۵۰ کیلومتر در امتداد ساحل غربی آمریکای جنوبی ادامه دارد
[ترجمه گوگل]آند به طول 7250 کیلومتر در امتداد ساحل غربی آمریکای جنوبی گسترش می یابد

3. They're moving to the West Coast.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سمت ساحل غربی حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به سمت ساحل غربی می روند

4. East coast resorts have the advantage over west coast ones.
[ترجمه ترگمان]استراحتگاه های ساحلی شرقی دارای مزیت مناطق ساحلی غربی هستند
[ترجمه گوگل]ساحل ساحل ساحلی دارای مزیت نسبت به سواحل غربی است

5. I had been planning a trip to the West Coast.
[ترجمه ترگمان]من برای سفری به ساحل غربی برنامه ریزی کرده بودم
[ترجمه گوگل]من برنامه سفر به ساحل غربی را داشتم

6. Our salesman covers the west coast.
[ترجمه ترگمان]فروشنده ما ساحل غربی رو پوشش میده
[ترجمه گوگل]فروشنده ما سواحل غرب را پوشش می دهد

7. Sunshine will be in short supply for the west coast.
[ترجمه ترگمان]آفتاب برای ساحل غربی تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]آفتاب آفتابی برای ساحل غربی عرضه خواهد شد

8. The company has located on the West Coast.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در ساحل غربی واقع شده است
[ترجمه گوگل]این شرکت در ساحل غربی واقع شده است

9. It is a very long way from the West Coast to the East of America.
[ترجمه ترگمان]این یک راه طولانی از ساحل غربی به شرق آمریکا است
[ترجمه گوگل]این راه بسیار طولانی از ساحل غربی تا شرق آمریکا است

10. The west coast main line has been electrified.
[ترجمه ترگمان]خط اصلی ساحل غربی به طور الکتریکی تولید شده است
[ترجمه گوگل]خط ساحلی ساحل غرب الکتریکی شده است

11. They're holidaying on the west coast.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساحل غربی حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در سواحل غرب ساکت هستند

12. Summer 1983 My sister is living on the West Coast.
[ترجمه ترگمان]تابستان ۱۹۸۳ خواهرم در ساحل غربی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]تابستان 1983 خواهر من در ساحل غربی زندگی می کند

13. I thumbed the West Coast with them.
[ترجمه ترگمان]با انگشت به غرب ساحل غربی اشاره کردم
[ترجمه گوگل]من ساحل غربی را با آنها گذاشتم

14. Projects such as the west coast main line and the Channel Tunnel rail link are expected to come in well over budget.
[ترجمه ترگمان]از پروژه هایی مانند خط اصلی ساحل غربی و تونل کانال مانش انتظار می رود که به خوبی بر سر بودجه وارد شوند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که پروژه هایی مانند خط اصلی ساحل غربی و خط ریل کانال کانال تونل به خوبی از بودجه برخوردار باشند

پیشنهاد کاربران

کرانه ی غربی

ساحل غربی

the West Coast: the part of the US that is next to the Pacific Ocean



کلمات دیگر: