کلمه جو
صفحه اصلی

counteraction


معنی : اقدام متقابل، عکس العمل
معانی دیگر : اقدام متقابل

انگلیسی به فارسی

اقدام متقابل


مخالفت، اقدام متقابل، عکس العمل


انگلیسی به انگلیسی

• working against, negation, cancelling out

مترادف و متضاد

اقدام متقابل (اسم)
counteraction, countermeasure

عکس العمل (اسم)
repercussion, counteraction, reaction

جملات نمونه

1. They would have to stand united against counter-actions by the world's financial powers.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید با قدرت های مالی جهان متحد شوند
[ترجمه گوگل]آنها باید علیه اقدامات مخالفتی توسط قدرت مالی جهان متحد شوند

2. As a counteraction to such western philosophic theories as logicism and constructivism, deconstructivism offers a novel theoretical perspective to the academic world in current days.
[ترجمه ترگمان]deconstructivism، به عنوان تاثیر متقابل بر نظریه های فلسفی غرب به عنوان logicism و سازه انگاری، یک دیدگاه نظری جدید به دنیای آکادمیک در روزه ای اخیر ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مقابله با چنین نظریه های فلسفی غرب، به عنوان منطق و سازنده گرایی، ساختارگرایی، چشم انداز نظری جدید را در دنیای دانشگاه ها در روزهای اخیر ارائه می دهد

3. Thirdly, the metaphoric language means the counteraction of moralism.
[ترجمه ترگمان]سوم، زبان metaphoric به معنی تاثیر متقابل اخلاق گرایی است
[ترجمه گوگل]سوم، زبان استعاری به معنای مخالفت اخلاق گرایی است

4. Objective To observe the counteraction of Gastrodia elata and E gelatin on the effect of subchronic lead poisoning on the ability of learning and memory and the ultrastructure in hippocampus.
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر متقابل of elata و E در اثر مسمومیت ناشی از subchronic منجر به مسمومیت با قابلیت یادگیری و حافظه و ultrastructure در هیپوکامپ شد
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات ضد انعقادی Gastrodia elata و E ژلاتین بر روی تاثیر مسمومیت سرب زیر سرمی بر توانایی یادگیری و حافظه و فراصوت در هیپوکامپ

5. Taking into account the counteraction of the hub-airport to the flight route network, the paper presents the integrated optimization problem of one hub-airport siting and flight route network design.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن تاثیر متقابل مرکز - فرودگاه به شبکه مسیر پرواز، این مقاله مساله بهینه سازی یکپارچه یک مرکز و طراحی شبکه مسیر پرواز را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به مقابله با فرودگاه هاب به شبکه مسیر پرواز، این مقاله یک مسئله بهینه سازی یک فرودگاه یک فرودگاه و طراحی خطوط هوایی را ارائه می دهد

6. Counteraction of sample is the key step to get correct results in the determination of mercury in soil by atomic fluorophotometry.
[ترجمه ترگمان]counteraction نمونه اولین گام برای رسیدن به نتایج درست در تعیین جیوه در خاک توسط fluorophotometry اتمی است
[ترجمه گوگل]مقابله با نمونه گامی کلیدی برای بدست آوردن نتایج صحیح در تعیین جیوه در خاک با استفاده از فلوروف فوتون اتمی است

7. In this paper, ESR, spin trapping and spin counteraction are used to study the photosensitization of hypocrellin A(HA) and cercosporin(CP) in homogeneous and heterogeneous systems separately.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ESR، trapping چرخشی و counteraction متقابل برای مطالعه the of A (HA)و cercosporin (CP)در سیستم های همگن و ناهمگن به طور جداگانه استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]در این مقاله برای بررسی حساسیت به نور حساس به هیپوکلین A (HA) و سرکوسپورین (CP) در سیستم های همگن و ناهمگن به طور جداگانه، ESR، تله اسپین و واکنش اسپین استفاده می شود

8. The counteraction of superstructure and subjective activity is an important reason emerging disequilibria and flexuosity in the process of society evolution.
[ترجمه ترگمان]اقدام متقابل of و فعالیت ذهنی یک دلیل مهم ظهور disequilibria و flexuosity در روند تکامل جامعه است
[ترجمه گوگل]مقابله با ساختارهای ساختاری و فعالیت ذهنی یک دلیل مهمی در عدم شکاف و انعطاف پذیری در روند تکامل جامعه است

9. In center column of core, magnetic flux density is reduced by counteraction.
[ترجمه ترگمان]در ستون مرکزی هسته، چگالی شار مغناطیسی به میزان متقابل کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در ستون مرکزی هسته، تراکم جریان شار مغناطیسی با اثر متقابل کاهش می یابد

10. Their next step likely target initial please act cautiously any indiscreet counteraction prohibit.
[ترجمه ترگمان]قدم بعدی آن ها به احتمال زیاد، لطفا با احتیاط عمل کنید، هرگونه اقدام indiscreet را ممنوع کنید
[ترجمه گوگل]گام بعدی شما به احتمال زیاد ابتدا هدف قرار دادن لطفا محتاطانه هرگونه مخالفت غیرقانونی را ممنوع کنید

11. This play is like a knife with two blades: one hacks the trend and the other attacks the counteraction. Ionesco merely tries to let the audience choose their own stands.
[ترجمه ترگمان]این نمایش مانند یک چاقو با دو تیغه است: یکی از این گرایش ها را مهار می کند و دیگری حملات متقابل را تحت تاثیر قرار می دهد Ionesco فقط سعی می کند که به حضار اجازه دهد جایگاه خود را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]این بازی مثل یک چاقو با دو تیغه است که یکی از آن ها را در معرض روند قرار می دهد و دیگری به ضد آن حمله می کند Ionesco صرفا سعی می کند مخاطبان خود را انتخاب کنند

12. For these individual all punishment are clearly useless as a psychological counteraction of crime.
[ترجمه ترگمان]برای این افراد، همه تنبیه به وضوح به عنوان اثر متقابل روانی جنایت به کار می رود
[ترجمه گوگل]برای این افراد، مجازاتها به عنوان یک معضل روانشناختی جرم، بی فایده هستند

13. We call it price effect, which is a indirect effect showing its power through circulation's counteraction to production.
[ترجمه ترگمان]ما آن را اثر قیمت می نامیم، که یک اثر غیر مستقیم است که قدرت خود را از طریق نفوذ متقابل به تولید نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ما آن را اثر قیمت می نامیم، که یک اثر غیر مستقیم است که قدرت آن را از طریق مقابله با تولید در برابر گردشگری نشان می دهد

14. Rapid permeability, dissolve comedo efficiently, making the float stubborn comedo and dirt onto skin eject with the help of counteraction.
[ترجمه ترگمان]نفوذپذیری سریع، حل و فصل موثر آب و هوا را به طور موثر حل می کند و باعث می شود که شناور سازی و کثافت شناور بر روی پوست با کمک متقابل ایجاد شود
[ترجمه گوگل]نفوذپذیری سریع، کمدو را به طور موثری تجزیه میکند و کمردو و کثیفی بر روی پوست را با کمک ضد انفجار از بین می برد


کلمات دیگر: