کلمه جو
صفحه اصلی

لاشه کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لاشه کردن سند قباله و مانند آن. باطل کردن آنرا محو کردن امضای آنرا.

لغت نامه دهخدا

لاشه کردن. [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لاشه کردن سند یا قباله یا حجتی ، بیرون کردن امضای آن. باطل کردن آن. مهر و امضای آن را محو یا جدا کردن. کشیدن مهر و امضا.


کلمات دیگر: