کلمه جو
صفحه اصلی

eclectic


معنی : گلچین کننده، از هر جا گزیننده
معانی دیگر : (گلچین شده از منابع مختلف) التقاطی، پراچیده، دستچین، پراچین، (به ویژه در فلسفه و علوم) کسی که از روش التقاطی استفاده می کند، پراکنده گزین، التقاط گرای، (ساخته شده از چندین چیز یا نظام فلسفی گوناگون و غیره) متنوع، چند سرچشمه ای، چند سازگانی، منتخبات

انگلیسی به فارسی

گلچین‌کننده، از هرجا گزیننده، برگزیده‌ها


عجیب و غریب، گلچین کننده، از هر جا گزیننده


انگلیسی به انگلیسی

• selecting from various sources; composed of selections from various sources, heterogeneous, diverse
eclectic means using what seems to be best from different ideas or beliefs; a formal word.

صفت ( adjective )
(1) تعریف: drawing on or influenced by various styles, disciplines, systems or the like.

- The style of architecture at the time was eclectic and combined elements of Greek, Roman, and modern.
[ترجمه ترگمان] سبک معماری در آن زمان ترکیبی از عناصر یونانی، رومی و مدرن بود
[ترجمه گوگل] سبک معماری در آن زمان عجیب و غریب بود و ترکیبی از یونانی، رومی و مدرن بود
- He has eclectic taste in music.
[ترجمه ترگمان] او ذوق و سلیقه زیادی در موسیقی دارد
[ترجمه گوگل] او طعم الکیتی در موسیقی دارد
- The school has adopted an eclectic approach to the teaching of reading.
[ترجمه ترگمان] مدرسه یک رویکرد گلچین شده برای آموزش خواندن به کار برده است
[ترجمه گوگل] مدرسه یک رویکرد منحصر به فرد برای تدریس خواندن است

(2) تعریف: composed or created by selecting from various styles, disciplines, systems, or the like.

- The restaurant boasts an eclectic menu with entrees ranging from Thai to Greek to Mexican.
[ترجمه ترگمان] رستوران دارای منوی گلچین شده با entrees از تایلند تا یونان تا مکزیکی است
[ترجمه گوگل] رستوران دارای یک منو منحصر به فرد با غذاهای مختلف از تایلندی تا یونانی به مکزیکی است
اسم ( noun )
مشتقات: eclectically (adv.)
• : تعریف: a person who uses an eclectic method or takes an eclectic approach.

دیکشنری تخصصی

[سینما] پراکنده گزین

مترادف و متضاد

گلچین کننده (اسم)
selector, eclectic

از هر جا گزیننده (صفت)
eclectic

comprehensive, general


Synonyms: all-embracing, assorted, broad, catholic, dilettantish, diverse, diversified, heterogeneous, inclusive, liberal, many-sided, mingled, mixed, multifarious, multiform, selective, universal, varied, wide-ranging


Antonyms: incomprehensive, narrow, particular, specific, unvaried


جملات نمونه

1. his style is his own but his topics are eclectic
سبک او از خودش است ولی مطالبش دستچین شده است.

2. She has very eclectic tastes in literature.
[ترجمه ترگمان]او ذوق و سلیقه زیادی در ادبیات دارد
[ترجمه گوگل]او ادبیات بسیار متنوعی دارد

3. His house is an eclectic mixture of the antique and the modern.
[ترجمه ترگمان]خانه اش ترکیبی از سبک باستانی باستانی و مدرن است
[ترجمه گوگل]خانه او یک ترکیب عجیب و غریب از عتیقه و مدرن است

4. He has an eclectic taste in music.
[ترجمه ترگمان]او ذوق و سلیقه فوق العاده ای در موسیقی دارد
[ترجمه گوگل]او طعم التقاطی در موسیقی دارد

5. This eclectic philosophical mixture underlies his account of the unconscious.
[ترجمه ترگمان]این ترکیب فلسفی eclectic اساس حساب او از ضمیر ناخودآگاه او است
[ترجمه گوگل]این ترکیب فلسفی عجیب و غریب به حساب او از ناخودآگاه بستگی دارد

6. The present project uses a highly eclectic definition of the word semantics.
[ترجمه ترگمان]این پروژه از تعریف بسیار گلچین شده از معانی کلمه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پروژه حاضر از تعریف بسیار واضح از معنای کلمه استفاده می کند

7. The decor is an eclectic mix of items loosely associated with fishing and writing.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون یک ترکیب گلچین شده از اقلام است که به طور آزاد با ماهیگیری و نوشتن مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]دکور یک عنصر متمایز از اقلام است که به راحتی با ماهیگیری و نوشتن همراه است

8. That choice makes the book eclectic rather than encyclopedic.
[ترجمه ترگمان]این انتخاب به جای encyclopedic، کتاب را گلچین می کند
[ترجمه گوگل]این انتخاب، به جای دایره المعارف، باعث می شود که کتاب متناقض باشد

9. The style was international, eclectic, easily identified, but almost impossible to define.
[ترجمه ترگمان]این سبک بین المللی، گلچین شده، به راحتی شناسایی شد، اما تعریف آن تقریبا غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]این سبک بین المللی، متمایز، به راحتی شناسایی شد، اما تقریبا ناممکن بود

10. The County Seat Cafe, on Montezuma, serves an eclectic menu of fine dining.
[ترجمه ترگمان]کافه صندلی کانتی در (مونتزوما)یک منوی گلچین شده از غذا خوری خوب ارایه می کند
[ترجمه گوگل]کافه صندلی سنت، در Montezuma، منو منحصر به فرد از ناهار خوری را خدمت می کند

11. Opera is known for attracting an eclectic mix of the powerful, the hip and the happening.
[ترجمه ترگمان]اپرا به خاطر جذب آمیزه eclectic از قدرت، هیپ هاپ و در حال رخ دادن مشهور است
[ترجمه گوگل]اپرا برای جذب یک ترکیب عجیب و غریب از قدرتمند، ران و اتفاق می افتد

12. And she uses an eclectic range of procedures, from experiments and questionnaires to semi-structured and counselling interviews.
[ترجمه ترگمان]و او از طیف وسیعی از روش ها، از آزمایش ها و پرسشنامه برای مصاحبه نیمه ساختاری و مشاوره استفاده می کند
[ترجمه گوگل]و او از طیف گسترده ای از روش ها، از آزمایشات و پرسشنامه ها به مصاحبه های نیمه ساختاری و مشاوره استفاده می کند

13. The six books are an eclectic mix from established and new writers who between them offer a challenging spectrum of contemporary writing.
[ترجمه ترگمان]این شش کتاب یک ترکیب گلچین شده از نویسندگان ثابت و جدید هستند که بین آن ها طیف چالش برانگیز از نوشته های معاصر را ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]این شش کتاب ترکیبی متمایز از نویسندگان نوپا و نوین است که بین آنها طیفی چالش نوشتن معاصر را ارائه می دهند

14. Conclusion Eclectic Psychotherapy is an efficient way for treating agoraphobia, is worth promoting the application.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روان درمانی Eclectic روشی کارآمد برای درمان agoraphobia است که ارزش ترویج کاربرد را دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روان درمانی عضلانی یک روش کارآمد برای درمان آگارپاشی است، ارزش ترویج کاربرد آن است

His style is his own but his topics are eclectic.

سبک او از خودش است؛ ولی مطالبش دست‌چین شده است.


eclectics who derive most of their theory from Freud but add a little of Young or Adler

التقاط‌گرایانی که بیشتر نظریات خود را از فروید گرفته‌اند و کمی هم از یونگ یا ادلر به آن می‌افزایند


پیشنهاد کاربران

تنوع طلب

گلچین وار

التقاطی

گاهی مترادف با selective به معنای { کسی ست که بهترین یا مفیدترین قسمتها و قِسم ها ر از بین ایده ها، روش ها و کلن چیزای مختلف انتخاب می کنه}.
و
گاهی هم مترادف با catholic به معنای:
وسیع، جامع، گسترده و متنوعه.

متنوع

ترکیبی ( توضیح : در هنر ، ادبیات و تاریخ )

گلچین ( صفت )

definition=متشکل از عناصر گرفته شده از منابع مختلف، همچنین: ناهمگن. 2: انتخاب بهترین موارد در تعالیم ، روش ها یا سبک های مختلف.

معانی:متنوع، جامع، گلچین، دست چین، التقاطی

eclectic = diverse

عجیب و غریب


کلمات دیگر: