کلمه جو
صفحه اصلی

vip


مخفف: شخص بسیار مهم، مخفف کلمات person important very، شخص بااهمیت

انگلیسی به فارسی

مخفف کلمات ( person important very )، شخص بااهمیت


VIP، شخص بااهمیت


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "very important person."
مشابه: big shot, heavy, notable

- Getting a number of VIPs to attend their event increased its publicity.
[ترجمه ترگمان] به دست آوردن تعدادی از افراد مهم که در این رویداد شرکت می کنند تبلیغات خود را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل] گرفتن تعدادی از هواداران برای شرکت در رویداد خود، تبلیغات خود را افزایش داد

• honored guest, famous person, important visitor
a vip is someone who is given better treatment than ordinary people because he or she is famous or important. vip is an abbreviation for `very important person'.

مترادف و متضاد

very important person


Synonyms: big cheese, big enchilada, big kahuna, big name, celebrity, dignitary, famous person, heavyweight, high muckamuck, luminary, mogul, notable, personality, public figure, star, superstar, top banana, worthy


Antonyms: nobody, nonentity


جملات نمونه

1. They were in the VIP lounge at the airport.
[ترجمه فاطیما] آنها در فرودگاه در سالن VIP بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سالن VIP در فرودگاه بودند
[ترجمه گوگل]آنها در سالن VIP در فرودگاه بودند

2. We'll give her some VIP treatment and roll out the red carpet.
[ترجمه علی پورموذن] ما با او رفتار ویژه ای خواهیم داشت و برایش فرش قرمز پهن میکنیم.
[ترجمه ترگمان]ما به او یک درمان خاص می دهیم و فرش قرمز را بیرون می دهیم
[ترجمه گوگل]ما برخی از درمان های VIP خود را ارائه می دهیم و فرش قرمز را رول می کنیم

3. She was given the VIP treatment after winning gold for her country at the Sydney Olympics.
[ترجمه ترگمان]او پس از برنده شدن مدال طلا برای کشورش در المپیک سیدنی، تحت مراقبت های ویژه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او پس از کسب طلا برای کشورش در المپیک سیدنی تحت درمان VIP قرار گرفت

4. They treated him like a VIP.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان یک شخصیت مهم تلقی کردند
[ترجمه گوگل]آنها با او مانند یک VIP رفتار کردند

5. Anthony will be in the VIP lounge where he doesn't have to mix with the hoi polloi.
[ترجمه ترگمان]انتونی در سالن VIP خواهد بود که مجبور نیست با the polloi مخلوط شود
[ترجمه گوگل]آنتونی در سالن VIP قرار خواهد گرفت که در آن او مجبور نیست با hoi polloi ترکیب شود

6. We were given the full VIP treatment.
[ترجمه ترگمان]ما تحت درمان کامل افراد بسیار مهم قرار گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما درمان کامل VIP را داده شد

7. Preferential telephone service can be given to VIP guests.
[ترجمه ترگمان]خدمات تلفنی ترجیحی به میهمانان مهم داده می شود
[ترجمه گوگل]سرویس تلفنی ترجیحی می تواند به مهمانان VIP داده شود

8. Select Gold provides access to VIP facilities such as separate entrances, a clubroom and pre show information pack.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طلا دسترسی به امکانات مهم را از قبیل ورودی های مجزا، یک clubroom و قبل از نشان دادن گروه اطلاعاتی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]انتخاب طلا دسترسی به امکانات VIP مانند ورودی های جداگانه، اتاق نشیمن و بسته اطلاعاتی را ارائه می دهد

9. He was given VIP treatment and was besieged by the media.
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان بسیار مهم قرار گرفت و توسط رسانه ها محاصره شد
[ترجمه گوگل]او تحت درمان VIP قرار گرفت و توسط رسانه ها محاصره شد

10. He may never appreciate the VIP treatment he is getting.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است هرگز از رفتار افراد بسیار مهم که در حال دریافت آن است، قدردانی نکند
[ترجمه گوگل]او ممکن است هرگز درمان VIP را که او در حال دریافت است قدردانی کند

11. We were given VIP treatment .
[ترجمه ترگمان]ما تحت درمان بسیار مهم قرار گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما درمان VIP شدیم

12. The men kick back in the VIP section, outfitted with plush booths and red velvet curtains.
[ترجمه ترگمان]مردان به بخش VIP که با اتاقک های مخملی و پرده های مخملی قرمز مجهز شده اند، باز می گردند
[ترجمه گوگل]مردانی که در بخش VIP قرار می گیرند، با غرفه های بامزه و پرده های مخملی قرمز ساخته می شوند

13. VIP Organizer is a personal time and task management software to organize your home and office.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهنده برای سازمان دهی مهم زمان شخصی و نرم افزار مدیریت وظیفه است تا خانه و دفتر شما را سازماندهی کند
[ترجمه گوگل]Organizer VIP یک نرم افزار مدیریت زمان و کار شخصی برای سازماندهی خانه و دفتر خود است

14. He was a VIP, but he had a frugal life.
[ترجمه ترگمان]او یک شخص ویژه بود، اما زندگی مختصری داشت
[ترجمه گوگل]او VIP بود، اما او زندگی کم و بیش داشت

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Very Important Person
موضوع: عمومی
در مراسم، جشنواره ها، فرودگاه ها، مسابقات ورزشی و دیگر گردهمایی ها و اماکن عمومی معمول است که گاه بخش و جایگاه مخصوصی را برای افراد مهم یا صاحب نام و منصب در نظر می گیرند تا از آن ها پذیرایی ویژه ای به عمل آید که به آن بخش ویژه یا جایگاه ویژه گفته می شود. در برخی اماکن یک بخش یا جایگاه ویژه برای هر کس که حاضر باشد بهای بالای ورودی آن را بپذیرد قابل دسترسی است. جایگاه ویژه در سینماها را لُژ نیز می نامند.

به طور مثال مشاهیر ورزشی، هنری، استانداران، کارفرمایان بزرگ، سیاست مداران، در مراحل بالاتر حقوق دانهای بزرگ، افراد پولدار در این دسته جای می گیرند یا هرکس دیگری که به دلایلی مهم شده است.

در کشورهای انگلیسی زبان این بخش و این دسته از افراد را وی آی پی (VIP) می نامند که مخفف سه واژهٔ Very Important Person (شخص بسیار مهم) است. VVIP (مخفف Very Very Important Person) مرحله ای بالاتر از این است.

پیشنهاد کاربران

VIP=very important person ۱ - شخص بسیار مهم، مقام عالی رتبه، ۲ - مخصوص اشخاص بسیار مهم، شاهانه، ( مجازا ) اختصاصی.

با سلام
عبارت vip همچنین در نوع خاصی از اتوبوسهای بین شهری برای مسافت های نسبتا طولانی نیز استفاده می شود، که مخفف کلماتvery important passenger هست و نسبت به دیگر اتوبوسها هزینه بلیت بالاتر و در قبال خدمات ویژه ای از قبیل وعده غذایی نسبتا مفصل و پذیرایی میوه جات و نوشیدنی و غیره از خصوصیات آنهاست .

شخص مهم. . . . با همیت

این کلمه به معنی ( افراد خیلی مهم ) مخصوص افرادی عمدتاً سیاسی و نظامی و مقامات رده بالای مملکتی است. فقط افرادی که اگر به هر صورت آسیب ببینند یا ربوده شوند و یا به دست دشمن بیفتند برای مملکت خطر امنیتی و یا بحران خاصی پیش می آید. نحوه ارائه خدمات و محافظت از اینگونه افراد شرایط خاصی دارد که در قانون تعریف شده است. اخیراً این اصطلاح مسخره شده است و هر جا به هر دلیلی و برای هر کاری نا بجا بکار می رود. ساندویچی که از سس مخصوص استفاده میکند، اتوبوسی که فاصله صندلی هایش زیاد است، هتلی که تمیزتر از جاهای دیگر است و . . . هیچ ربطی به اصطلاح vip ندارد. عده ای برای اینکه پول بیشتری از مردم بگیرند از این کلمات سوء استفاده میکنند. عده ای از روی بی اطلاعی این کلمه را غلط استفاده میکنند و فکر میکنند vip بودن چیز خوب و با کلاسی است در حالیکه در معنای واقعی vip بودن بسیار دشوار و خطرناک است.

سلام
امروز اسم یه خشکشویی رو دیدم که VIP بود
کلی فکر کردم که مخفف چیه؟
فکر کردم اما فقط به این نتیجه رسیدم که P میتونه مخفف PROFESSIONAL باشه
اما فکر نمیکردم به معنی شخص خیلی مهم باشه!!!
چرا باید اسم ی خشکشویی شخص خیلی مهم باشه!؟
و البته خیلی جاها مثل رستوران میگن سالن VIP


در جهانی که هستیم vipجایگاه ویژه محسوب نمیشه. هرکسی اندازه ی خودش هست. راستش همین صندلی که روش میشنم شخصی سازه شده برام vipحساب میشه.
امضا

من ودوستانم
ازدوره ی هفتیرکشی من گذشته 😅👰🤵

VIP :[اصطلاح کازینو]یک بازیکن با ارزش که به طور معمول از یک کازینو خدمات ویژه دریافت می کند.

شخصی یا چیزی با جایگاه مهم و والا

V. I. P : بخش ویژه

Person with privileges due to their status

A very important person or personage ( VIP or V. I. P. ) is a person who is accorded special privileges due to their high social status, influence or importance. The term was not common until sometime after World War 2 by RAF pilots.

در مراسم، جشنواره ها، فرودگاه ها، مسابقات ورزشی و دیگر گردهمایی ها و اماکن عمومی معمول است که گاه بخش و جایگاه مخصوصی را برای افراد مهم یا صاحب نام و منصب در نظر می گیرند تا از آن ها پذیرایی ویژه ای به عمل آید که به آن بخش ویژه یا جایگاه ویژه گفته می شود. در برخی اماکن یک بخش یا جایگاه ویژه برای هر کس که حاضر باشد بهای بالای ورودی آن را بپذیرد قابل دسترسی است. جایگاه ویژه در سینماها را لُژ نیز می نامند.

به طور مثال مشاهیر ورزشی، هنری، استانداران، کارفرمایان بزرگ، سیاست مداران، در مراحل بالاتر حقوق دانهای بزرگ، افراد پولدار در این دسته جای می گیرند یا هرکس دیگری که به دلایلی مهم شده است.

در کشورهای انگلیسی زبان این بخش و این دسته از افراد را وی آی پی ( VIP ) می نامند که مخفف سه واژهٔVery Important Person ( شخص بسیار مهم ) است. VVIP ( مخفف Very Very Important Person ) مرحله ای بالاتر از این است.

افراد مشهور غالباً بیش از یک محافظ دارند که ممکن است گروه آن ها توسط سازمان های امنیتی ( خصوصی یا دولتی ) تعیین شده باشد و یا با هزینه شخصی آنها را استخدام کرده تا محافظت کنند.


کلمات دیگر: