1. rip into
(عامیانه) به شدت مورد حمله قرار دادن،حسابی چوبکاری کردن
2. rip off
1- دزدیدن 2- مغبون کردن،سو استفاده کردن،(به کسی) انداختن
3. let her rip
(امریکا - خودمانی) ادامه دادن،بی پروا رفتن،لگام گسیختگی کردن
4. the nail made a rip in the seat of his pants
میخ در خشتک شلوارش پارگی ایجاد کرد.
5. local shopkeepers were trying to rip off the tourists
مغازه داران محل می کوشیدند مسافران را مغبون کنند.
6. He had seen the rip in the book.
[ترجمه ترگمان]او شکافی را که در کتاب بود، دیده بود
[ترجمه گوگل]او شاهد پاره شدن کتاب بود
7. If we wrote I think he would rip up the letter.
[ترجمه ترگمان]اگر ما بنویسیم فکر می کنم نامه را پاره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر ما نوشتیم فکر می کنم او نامه را خراب کرده است
8. You mess with me, and I'll rip your head off.
[ترجمه Dreambarsam] اگه باهام دربیوفتی جِرِت میدم:>
[ترجمه ترگمان]تو با من کار می کنی و سرت را از جا می کنم
[ترجمه گوگل]تو با من غلبه می کنی، و سرت را پاره می کنم
9. She let rip about the state of the kitchen.
[ترجمه ترگمان] اون از حال رفت به حالت اول آشپزخانه
[ترجمه گوگل]او اجازه می دهد تا در مورد وضعیت آشپزخانه خراب شود
10. They went so far as to rip off banks in broad daylight.
[ترجمه ترگمان]آن ها تا آنجا رفتند که در روز روشن بانک را پاره کنند
[ترجمه گوگل]آنها تا آنجا پیش رفتند که بانکها را در روز روشن پاره کنند
11. I felt the banner rip as we were pushed in opposite directions.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در جهت های مخالف حرکت می کردیم، بنر را حس کردم
[ترجمه گوگل]من احساس می کردم که بنر را به هم چسبیده بودیم
12. The shop tried to rip me off.
[ترجمه ترگمان] مغازه می خواست منو از جا در بیاره
[ترجمه گوگل]مغازه سعی کرد از من پاره شود
13. Turn the guitars up full and let rip.
[ترجمه ترگمان]گیتار رو کامل کن و بزن به چاک
[ترجمه گوگل]گیتار ها را به آرامی بچرخانید
14. Underneath this image of normalcy, addiction threatened to rip this family apart.
[ترجمه ترگمان]در زیر این تصویر از وضعیت عادی، اعتیاد تهدید کرد که این خانواده را از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]در زیر این تصویر عادی، اعتیاد تهدید شده است که این خانواده را از هم جدا کنند
15. Looking at the rip in her new dress, she flew into a rage.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به سوراخ لباس جدیدش نگاه می کرد، خشمگین شد
[ترجمه گوگل]نگاهی به پاره شدن لباس جدیدش کرد و به خشم خیره شد
16. This would cause inflation to let rip again.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که تورم دوباره ایجاد شود
[ترجمه گوگل]این موجب می شود که تورم دوباره برسد
17. What happened to your jacket? There's a big rip in the sleeve.
[ترجمه ترگمان]چه بلایی سر ژاکتت اومده؟ یک سوراخ بزرگ در آستین دارد
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی برای جعبه شما افتاد؟ یک آستین بزرگ در آستین وجود دارد
18. The group let rip with a single from their new album.
[ترجمه ترگمان]گروه با تک آهنگ از آلبوم جدیدشان جدا شدند
[ترجمه گوگل]این گروه با تک آهنگ از آلبوم جدید خود به اشتراک گذاشته شد