1. It is just a public relations gimmick.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک relations روابط عمومی است
[ترجمه گوگل]این یک اختراع روابط عمومی است
2. He dismissed the event as just a publicity gimmick.
[ترجمه ترگمان]او این رویداد را فقط یک حیله تبلیغاتی نامید
[ترجمه گوگل]او این رویداد را فقط یک حقه تبلیغاتی رد کرد
3. This movie has only one gimmick though, and after a while it begins to wear thin.
[ترجمه ترگمان]این فیلم فقط یک حیله دارد و بعد از مدتی طولانی می شود
[ترجمه گوگل]هرچند این فیلم تنها یک تلنگر دارد و بعد از مدتی شروع به پوشیده شدن می کند
4. Her gimmick was that she wore a different pair of glasses every day and somehow they all seemed to suit her.
[ترجمه ترگمان]کلک او این بود که هر روز عینک دیگری به چشم داشت و هر طور به نظر می رسید که همه آن ها به او علاقه دارند
[ترجمه گوگل]حیله او این بود که هر روز یک جفت عینک مختلف می پوشید و به هر حال به نظر می رسید که او را با خود می برد
5. So, it never hurts to have a gimmick.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ وقت ضرری ندارد که یک حیله داشته باشیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، هرگز صدمه ای به آن نمی زند
6. Threats to expropriate, always a gimmick to increase popularity, never materialised.
[ترجمه ترگمان]تهدیدها علیه expropriate، همیشه یک حیله برای افزایش محبوبیت است، هرگز عملی نشد
[ترجمه گوگل]تهدید به سوءاستفاده، همیشه یک انگیزه برای افزایش محبوبیت، هرگز تحقق نیافت
7. It was a gimmick I used years ago to write about disabled people.
[ترجمه ترگمان]این یک حیله بود که من سال ها پیش برای نوشتن در مورد افراد معلول استفاده کردم
[ترجمه گوگل]این یک حیله بود که سالها پیش برای نوشتن درباره افراد معلول استفاده کردم
8. A great gimmick and I wish I'd thought of it.
[ترجمه ترگمان]کلک بزرگی بود و کاش به آن فکر می کردم
[ترجمه گوگل]یک جادوگر بزرگ و آرزو می کنم که از آن فکر کنم
9. Just a diabolically clever gimmick that hides in full view.
[ترجمه ترگمان]فقط یک حیله زیرکانه diabolically که در نمای کامل پنهان می شود
[ترجمه گوگل]فقط یک شیطان شیطانی شیطانی است که در دید کامل پنهان است
10. The gimmick would convince none but the most credulous.
[ترجمه ترگمان]این حیله نه تنها the را قانع می ساخت
[ترجمه گوگل]حیله گر هیچ چیز غیر قابل اعتماد نیست
11. Comes complete with a special gimmick on Bicycle stock and a full color, photo - illustrated instruction sheet.
[ترجمه ترگمان]به طور کامل با یک روش مخصوص در مورد سهام دوچرخه و یک رنگ کامل، برگه دستورالعمل مصور شده به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]همراه با یک جادوگر ویژه در سهام دوچرخه و یک رنگ کامل، عکس - راهنمای دستورالعمل نشان داده شده است
12. The basic gimmick was the distinguishing of one bank from the others.
[ترجمه ترگمان]این حیله اصلی the یک بانک از بقیه بود
[ترجمه گوگل]حیله اساسی، تشخیص یک بانک از دیگران بود
13. It was a great sales gimmick.
[ترجمه ترگمان]این یک حیله فروش بزرگ بود
[ترجمه گوگل]این یک گریم فروش عالی بود
14. The promise of lower taxation may have been just an election gimmick to gain votes.
[ترجمه ترگمان]وعده مالیات پایین ممکن است تنها یک حیله انتخاباتی برای بدست آوردن آرا باشد
[ترجمه گوگل]وعده مالیات پایین تر ممکن است فقط یک گردهمایی انتخاباتی باشد تا بتواند رای بدهد
15. The pretty girl on the cover of the pictorial is just a sales gimmick.
[ترجمه ترگمان]دختر زیبا روی جلد کتاب فقط یک حیله فروش است
[ترجمه گوگل]دختر زیبا در پوشش تصویری فقط یک حقه فروش است