1. elective absorption
جذب تمایلی،در آشامش خواهانی
2. They work on a principle of heat absorption.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی یک اصل جذب گرما کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها بر اساس اصل جذب گرما کار می کنند
3. Complete absorption in sport will interfere with your studies.
[ترجمه ترگمان]جذب کامل در ورزش با مطالعات شما تداخل خواهد داشت
[ترجمه گوگل]جذب کامل در ورزش با مطالعات شما مواجه خواهد شد
4. His work suffered because of his total absorption in sport.
[ترجمه ترگمان]کار او به دلیل جذب کلی او در ورزش مورد رنج قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کار او به دلیل جذب کامل خود در ورزش رنج می برد
5. Vitamin D is necessary to aid the absorption of calcium from food.
[ترجمه ترگمان]ویتامین D برای کمک به جذب کلسیم از غذا ضروری است
[ترجمه گوگل]ویتامین D برای کمک به جذب کلسیم از غذا ضروری است
6. Some poisonous gases can enter the body by absorption through the skin.
[ترجمه ترگمان]برخی گازهای سمی می توانند با جذب پوست وارد بدن شوند
[ترجمه گوگل]برخی از گازهای سمی می توانند با جذب پوست از بدن وارد بدن شوند
7. Vitamin C increases the absorption of iron from food.
[ترجمه ترگمان]ویتامین C جذب آهن از غذا را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]ویتامین C جذب آهن از مواد غذایی را افزایش می دهد
8. Complete absorption in sports interfered with his studies.
[ترجمه ترگمان]جذب کامل در ورزش با مطالعات او اختلال ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]جذب کامل در ورزش باعث اختلال در مطالعات او شد
9. the release or absorption of quanta above a certain energy level.
[ترجمه ترگمان]یا جذب یا جذب کوانتوم در بالای یک سطح انرژی خاص
[ترجمه گوگل]آزاد یا جذب کوانتومی بالاتر از یک سطح انرژی خاص
10. Protective gloves reduce the absorption of chemicals through the skin.
[ترجمه ترگمان]دستکش های حفاظتی جذب مواد شیمیایی را از طریق پوست کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]دستکش های محافظ جذب مواد شیمیایی را از طریق پوست کاهش می دهد
11. The Z-8200 series of atomic absorption spectrophotometers has been launched by Hitachi Scientific Instruments.
[ترجمه ترگمان]سری های Z - ۸۲۰۰ جذب اتمی توسط ابزارهای علمی Hitachi راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]سری Z-8200 از اسپکتروفتومتر جذب اتمی توسط ابزار علمی Hitachi راه اندازی شده است
12. Both increased bone resorption and increased intestinal absorption of calcium occur.
[ترجمه ترگمان]هر دو افزایش حساسیت استخوان و افزایش غلظت روده رخ می دهند
[ترجمه گوگل]هر دو افزایش جذب استخوان و افزایش جذب روده از کلسیم رخ می دهد
13. A large net fluid absorption was then recorded.
[ترجمه ترگمان]سپس جذب مایع خالص زیادی ثبت شد
[ترجمه گوگل]سپس جذب مایع خالصی بزرگ ثبت شد
14. The bureaucracy benefits disproportionately from the absorption by the state of pre-capitalist institutions, offices, powers and duties.
[ترجمه ترگمان]بوروکراسی بطور نامتناسبی از جذب نهاده ای قبل از سرمایه داری، ادارات، قدرت و وظایف، سود می برد
[ترجمه گوگل]بوروکراسی بطور نامتناسبی از جذب نهادهای دولتی، ادارات، قدرت و وظایف پیش از سرمایهداری برخوردار است
15. Intestinal Calcium Absorption. Dietary calcium gains access to the organism mostly by transport in the small intestine.
[ترجمه ترگمان]Intestinal جذب کلسیم کلسیم رژیمی به ارگانیسم بیشتر از طریق انتقال در روده کوچک، دسترسی پیدا می کند
[ترجمه گوگل]جذب کلسیم روده کلسیم غذایی به ارگانها کمک می کند تا بیشتر از طریق حمل و نقل در روده کوچک