کلمه جو
صفحه اصلی

jenny


معنی : جراثقال لوکوموتیو، جراثقال دوار
معانی دیگر : جنس ماده ی برخی پرندگان، ماچه الاغ، خر ماده، رجوع شود به: spinning jenny، اسم خاص مونث

انگلیسی به فارسی

جراثقال لوکوموتیو، جراثقال دوار


جنی، جراثقال لوکوموتیو، جراثقال دوار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: jennies
(1) تعریف: the female of certain animals, esp. birds.

- a jenny wren
[ترجمه ترگمان] جنی wren
[ترجمه گوگل] جنی جنی

(2) تعریف: see spinning jenny.

• female first name (short form of jennifer)
spinning-jenny, early form of spinning machine; female of different animals (especially a donkey)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] الاغ ماده
[سینما] مولد برق

مترادف و متضاد

جراثقال لوکوموتیو (اسم)
jenny

جراثقال دوار (اسم)
jenny

جملات نمونه

1. jenny dung
پشگل ماچه الاغ

2. a jenny wren
الیکاسی ماده

3. "Tom, your friend is coming to see you,"Jenny called up from the basement.
[ترجمه ترگمان]جنی از زیر زمین گفت: \" تام، دوست تو برای دیدن تو می آید \"
[ترجمه گوگل]جنی از زیرزمین بلند شد و گفت: «تام، دوست شما به دیدن شما می آید

4. Jenny and me was like peas and carrots.
[ترجمه ترگمان]جنی و من مثل نخود فرنگی و هویج بودند
[ترجمه گوگل]جنی و من مانند نخود و هویج بود

5. Uber-babe Jenny McCarthy has hinted at the trials young actresses must undergo in Hollywood's seedier realms.
[ترجمه ترگمان]\"جنی مک کارتی\"، که به حرفه بازیگری جوان تبدیل شده است، باید در قلمرو seedier (seedier)واقع در هالیوود مورد تحقیق قرار گیرد
[ترجمه گوگل]جنی مک کارتی، ایربای، به این کارها اشاره کرد، هنرپیشه های جوان باید در قلمرو گورستان های هالیوود قرار گیرند

6. Tormented by her ignorance, Jenny delves into her mother's past.
[ترجمه ترگمان]با شکنجه از نادانی او جنی delves به گذشته مادرش رفت
[ترجمه گوگل]جنی توسط مدافع خود ناتوان می شود، جنی به گذشته مادرش می اندیشد

7. Jenny stepped forward, her eyes blazing with fury .
[ترجمه ترگمان]جنی جلو آمد، چشمانش از خشم برق می زد
[ترجمه گوگل]جنی به جلو گام برداشت، چشمهایش را با خشم فرو برد

8. Jenny has been acting rather strangely recently.
[ترجمه ترگمان]جنی اخیرا به طرز عجیبی رفتار کرده است
[ترجمه گوگل]جنی به تازگی اقدام کرده است

9. Jenny took up a stance with her feet slightly apart, ready to catch the ball.
[ترجمه ترگمان]جنی با پاهای خود کمی از هم فاصله گرفت و آماده بود تا توپ را بگیرد
[ترجمه گوگل]جنی موضع خود را با پاهای خود جدا کرد، آماده برای گرفتن توپ بود

10. Jenny used to row at college .
[ترجمه ترگمان]جنی از یک ردیف در کالج استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]جنی در کالج رد شد

11. Jenny wanted to invite all her friends, but I quickly vetoed that idea .
[ترجمه ترگمان]جنی \"می خواست همه دوستاش رو دعوت کنه\" اما من خیلی زود این ایده رو رد کردم
[ترجمه گوگل]جنی می خواست همه دوستانش را دعوت کند، اما من به سرعت این ایده را وتو کردم

12. It came to my attention that Jenny was claiming overtime pay for hours she had not worked.
[ترجمه ترگمان]توجه من به این موضوع جلب شد که جنی برای ساعت ها پول اضافه کاری را مطالبه می کند
[ترجمه گوگل]به نظر من توجه شد که جنی ادعا می کند که هزینه های اضافه کاری را برای ساعاتی که او کار نکرده بود ادعا می کند

13. Jenny sat on the step in front of the house, waiting.
[ترجمه ترگمان]جنی جلوی خانه نشسته بود و منتظر بود
[ترجمه گوگل]جنی روی قدم جلوی خانه نشسته و منتظر است

14. Jenny was fully clothed.
[ترجمه ترگمان]جنی کاملا لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]جنی کاملا لباس پوشید

a jenny wren

الیکاسی ماده


jenny dung

پشگل ماچه الاغ


پیشنهاد کاربران

یک اسم دخترانه ی خارجی معروف است، که خیلی می گذارند،
Jenny, are you ok


کلمات دیگر: