کلمه جو
صفحه اصلی

academicism


دانشگاه گرایی، فرهنگستان گرایی، بطریق یا بروش اکادمی

انگلیسی به فارسی

به ‌طریق یا به‌ روش آکادمی


دانشگاهی، بطریق یا بروش اکادمی


انگلیسی به انگلیسی

• academic spirit, involvement in academic life

اسم ( noun )
مشتقات: academism (n.)
• : تعریف: in the arts, rigid adherence to accepted and traditional forms.

- Young painters rebelled against the academicism that formed popular taste.
[ترجمه ترگمان] نقاشان جوان علیه the که ذوق و سلیقه مردم را تشکیل می دادند، شورش کردند
[ترجمه گوگل] نقاشان جوان علیه دانشگاهی که طعم محبوب آن را تشکیل می داد، شورش کردند

دیکشنری تخصصی

[سینما] افکار نظری - آکادمی گرایی

جملات نمونه

1. I make no real apology for such academicism but will offer an explanation.
[ترجمه ترگمان]من برای چنین academicism عذر خواهی نمی کنم، اما یک توضیحی ارائه خواهم داد
[ترجمه گوگل]من برای چنین دانشگاهی عذرخواهی نمی کنم، اما توضیحی خواهم داد

2. The French artist of Academicism, Pierre Auguste Cot, was renowned for his classical and allegorical paintings, and was highly appreciated for his sweet and realistic depictions.
[ترجمه ترگمان]هنرمند فرانسوی of، پیر Auguste cot، به خاطر نقاشی های کلاسیک و تمثیلی اش مشهور بود و برای ترسیم sweet و واقع بینانه او بسیار سپاسگزار بود
[ترجمه گوگل]هنرمند فرانسوی Academicism، Pierre Auguste Cot، برای نقاشی های کلاسیک و تمثالی مشهور بود و برای نمایش های شیرین و واقع گرایانهش بسیار قدردانی شد

3. Our gallery is based on stable academicism, and the objective is grasping at contemporary trends, looking at artistic predecessors with reverence and looking to the future.
[ترجمه ترگمان]گالری ما بر پایه academicism پایدار استوار است، و هدف آن، گرفتن گرایش ها معاصر، نگاه به پیشینیان هنرمندانه با احترام و نگاه به آینده است
[ترجمه گوگل]گالری ما بر پایه آکادمیک بودن پایدار است و هدف این است که در روند معاصر درک شود، به دنبال پیشینیان هنری با احترام و نگاه به آینده است

4. A notable tendency of modern Marxism study is academicism that is to advocate theorizing through reasoning and constructing systems, which may result in alienation and estrangement from life.
[ترجمه ترگمان]گرایش قابل توجه در مطالعه مارکسیسم مدرن، academicism است که به نظریه پردازی theorizing از طریق استدلال و سیستم های ساخت وساز می پردازد که ممکن است منجر به بیگانگی و بیگانگی از زندگی شود
[ترجمه گوگل]گرایش قابل توجه به مطالعه مارکسیستی مدرن، دانشگاهی است که به حمایت از نظریه سازی از طریق استدلال و ساخت سیستم ها، که ممکن است منجر به بیگانگی و بی نظمی از زندگی شود

5. The ludicrously voluminous Inner notes read like a parody of depraved academicism.
[ترجمه ترگمان]یادداشت های مربوط به غم انگیز voluminous، مثل تقلید مضحکی از academicism فاسد خوانده می شود
[ترجمه گوگل]یادداشت های عجیب و غریب و بی نظیری همچون یک تقلید از آکادمیک گریزان است

6. However, the most people can't obtain the specific messages from the appearance of the image, unless you have been trained with western style painting or academicism.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اغلب مردم نمی توانند پیام های خاص را از ظاهر تصویر به دست آورند، مگر این که با نقاشی سبک غربی یا academicism آموزش دیده باشید
[ترجمه گوگل]با این حال، اکثر مردم نمی توانند پیام های خاصی را از ظاهر تصویر بدست آورند، مگر اینکه شما با نقاشی سبک غرب و یا آکادمیکالیسم آموزش دیده اید

7. Endowed with unique national features, Chinese painting theory is unparalleled in the world for its unique qualities of systematicity, exuberance, wholeness, practicality, and academicism.
[ترجمه ترگمان]نظریه نقاشی چین با ویژگی های منحصر به فرد و منحصر به فرد، در جهان بی نظیر است و به خاطر خواص منحصر به فرد its، exuberance، تمامیت، عملی بودن و academicism است
[ترجمه گوگل]تئوری نقاشی چینی با توجه به ویژگی های منحصر به فرد کشور، به خاطر ویژگی های منحصر به فرد سیستماتیک، تحریک، یکپارچگی، کاربردی و آکادمیک بودن، در جهان بی نظیر است

8. He favored subjects from daily life in natural poses, although his execution was often tight and linear to the point of academicism .
[ترجمه ترگمان]او از موضوعات زندگی روزمره در حالت های طبیعی خوشش می آمد، اگر چه اجرای او اغلب سخت و خطی بود
[ترجمه گوگل]او از افراد زندگی روزمره در موارد طبیعی امتناع می ورزد، هرچند اعدام او اغلب تنگ و خطی به نظر آکادمیک بودن بود

9. High professional school's cultural construction has the trend of academicism: they refer to comprehensive universities in their purposes enactment, majors setting, and curriculums arrangement.
[ترجمه ترگمان]ساختار فرهنگی دبیرستان دارای گرایش of است: آن ها به دانشگاه های جامع در اهداف خود، تنظیم اصلی، و برنامه های درسی خود مراجعه می کنند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز فرهنگی مدرسه عالی حرفه ای دارای روند آکادمیکایی است که آنها به دانشگاه های جامع در پیاده سازی اهداف، تنظیم رشته ها و ترتیب برنامه های درسی اشاره می کنند

پیشنهاد کاربران

دانشگاه مآبی


کلمات دیگر: