Wb
wb
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• i am glad you have returned (internet slang)
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] weber-وبر واحد SI شار مغناطیسی ،برابر با مقدار شاری است که وقتی از یک حلقه بگذرد ،با کاهش یکنواخت آن تا صفر در 1 ثانیه ،1V در حلقه القا می شود .
جملات نمونه
1. Wang Bing ( WB ) and Carl are having lunch in a cafe in Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]وانگ Bing (WB)و کارل در کافه ای در لس آنجلس ناهار می خورند
[ترجمه گوگل]وانگ بیینگ (WB) و کارل در یک کافه در لس آنجلس ناهار می خورند
[ترجمه گوگل]وانگ بیینگ (WB) و کارل در یک کافه در لس آنجلس ناهار می خورند
2. WB: Hi, Carl. Have you ordered yet?
[ترجمه ترگمان]\"سلام،\" کارل هنوز چیزی سفارش ندادی؟
[ترجمه گوگل]سلام سلام، کارل هنوز سفارش کرده اید؟
[ترجمه گوگل]سلام سلام، کارل هنوز سفارش کرده اید؟
3. It wb gradually give way to modern welding equipment, characterized by high efficiency, automation programmed control.
[ترجمه ترگمان]این بانک به تدریج به تجهیزات جوشکاری مدرن که با کارایی بالا، کنترل برنامه ریزی شده اتوماسیون مشخص می شود، دست پیدا می کند
[ترجمه گوگل]این wb به تدریج به تجهیزات جوشکاری مدرن، با راندمان بالا، کنترل برنامه ریزی خودکار مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این wb به تدریج به تجهیزات جوشکاری مدرن، با راندمان بالا، کنترل برنامه ریزی خودکار مشخص می شود
4. This results in a detailed process specification within WB Modeler that takes account of the definition of reusable software artifacts and the constraints of existing systems.
[ترجمه ترگمان]این منجر به یک مشخصه فرآیند مفصل در مورد مدلساز WB می شود که تعریف ویژگی های مصنوعات نرم افزاری قابل استفاده مجدد و محدودیت های سیستم های موجود را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]این به یک مشخصه پردازش دقیق در WB Modeler می پردازد که به تعریف مصنوعات نرم افزار قابل استفاده مجدد و محدودیت های سیستم های موجود بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این به یک مشخصه پردازش دقیق در WB Modeler می پردازد که به تعریف مصنوعات نرم افزار قابل استفاده مجدد و محدودیت های سیستم های موجود بستگی دارد
5. WB: I'll have apple pie ice cream and jam sauce.
[ترجمه ترگمان]بانک جهانی: من بستنی قیفی و سس مربا خواهم داشت
[ترجمه گوگل]WB من سیب پای سس و مربا سس
[ترجمه گوگل]WB من سیب پای سس و مربا سس
6. What is the role of the IMF and WB?
[ترجمه ترگمان]نقش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی چیست؟
[ترجمه گوگل]نقش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی چیست؟
[ترجمه گوگل]نقش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی چیست؟
7. AMR - WB + is the newest audio compression standard which is used in 3 G mobile communication systems.
[ترجمه ترگمان]AMR - WB + جدیدترین استاندارد فشرده سازی صوتی است که در سیستم های مخابراتی بی سیم ۳ G مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]AMR - WB جدیدترین استاندارد فشرده سازی صوتی است که در 3 G سیستم های ارتباطی تلفن همراه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]AMR - WB جدیدترین استاندارد فشرده سازی صوتی است که در 3 G سیستم های ارتباطی تلفن همراه استفاده می شود
8. WB _ ( 852 ) showed no effect on cAMP andc GMP levels in EAC cells.
[ترجمه ترگمان]بانک جهانی (۸۵۲)هیچ تاثیری بر سطوح GMP andc در EAC بیشتر نشان نداد
[ترجمه گوگل]WB _ (852) بر روی سطوح GMP cAMP و GMP در سلولهای EAC تأثیری نداشت
[ترجمه گوگل]WB _ (852) بر روی سطوح GMP cAMP و GMP در سلولهای EAC تأثیری نداشت
9. WB: I'll have apple pie with ice cream and jam sauce.
[ترجمه ترگمان]بانک جهانی: یک کلوچه سیب با سس یخ و سس مربا خواهم داشت
[ترجمه گوگل]WB من پای سیب را با بستنی و سس مربا می خورم
[ترجمه گوگل]WB من پای سیب را با بستنی و سس مربا می خورم
10. The WB presets can be used to add color to a photo to produce a color effect.
[ترجمه ترگمان]پیش تنظیمات تراز سفیدی را می توان برای اضافه کردن رنگ به یک عکس برای ایجاد یک اثر رنگ مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]ایستگاه از پیش تنظیم WB می تواند برای افزودن رنگ به یک عکس برای تولید اثر رنگ استفاده شود
[ترجمه گوگل]ایستگاه از پیش تنظیم WB می تواند برای افزودن رنگ به یک عکس برای تولید اثر رنگ استفاده شود
11. We have opened the WB transmission and realized information automation.
[ترجمه ترگمان]ما انتقال بانک جهانی را باز کرده و اتوماسیون اطلاعات را درک کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما انتقال WB را باز کردیم و متوجه شدیم اتوماسیون اطلاعات
[ترجمه گوگل]ما انتقال WB را باز کردیم و متوجه شدیم اتوماسیون اطلاعات
12. Again the attacker first marks the SMRAM as WB cacheable, by manipulating system MTRR registers.
[ترجمه ترگمان]باز هم مهاجم ابتدا the را به عنوان بانک جهانی با دستکاری دفتر MTRR نشان می دهد
[ترجمه گوگل]باز هم مهاجم ابتدا SMRAM را به عنوان WB cacheable با دستکاری سیستم های MTRR سیستم نشان می دهد
[ترجمه گوگل]باز هم مهاجم ابتدا SMRAM را به عنوان WB cacheable با دستکاری سیستم های MTRR سیستم نشان می دهد
13. In STD patients 40 were TPHA, WB and EIA - positive but 32 were TRUST - positive.
[ترجمه ترگمان]در STD، ۴۰ نفر TPHA، بانک جهانی و EIA - مثبت بودند اما ۳۲ مورد اعتماد بودند
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به STD 40 مورد TPHA، WB و EIA مثبت بود، اما 32 مورد TRUST مثبت بودند
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به STD 40 مورد TPHA، WB و EIA مثبت بود، اما 32 مورد TRUST مثبت بودند
14. WB : Yes, I'll start work at the Farm Institute next month.
[ترجمه ترگمان]بانک جهانی: بله، ماه آینده شروع به کار در موسسه کشاورزی خواهم کرد
[ترجمه گوگل]WB بله، من در ماه آینده در مؤسسه مزرعه کار خواهم کرد
[ترجمه گوگل]WB بله، من در ماه آینده در مؤسسه مزرعه کار خواهم کرد
15. Branch Manager is to be a mini "CEO" in the city, responsible for corporate governance and the maximisation of business return in the city for both Consumer Banking (CB) and Wholesale Banking (WB).
[ترجمه ترگمان]مدیر شعبه باید یک مدیرعامل کوچک در شهر باشد، مسیول حاکمیت شرکتی و به حداکثر رساندن بازگشت کسب وکار در شهر برای بانکداری مصرف کننده (CB)و بانکداری عمده فروشی (WB)
[ترجمه گوگل]مدیر شعبه، مدیرعامل کوچک در شهر است که مسئولیت اداره شرکت ها و به حداکثر رساندن بازده کسب و کار در شهر را برای بانکداری مصرف کننده (CB) و بانکداری عمده فروشی (WB) می داند
[ترجمه گوگل]مدیر شعبه، مدیرعامل کوچک در شهر است که مسئولیت اداره شرکت ها و به حداکثر رساندن بازده کسب و کار در شهر را برای بانکداری مصرف کننده (CB) و بانکداری عمده فروشی (WB) می داند
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Weber
موضوع: علمی
در فیزیک, وبر (با نمادهای: Wb; ˈveɪbɚ, ˈwiːbɚ) یکای شار مغناطیسی است. این یکا به نام ویلهم وبر (1804 – 1891) فیزیک دان آلمانی نامگذاری شده است.
موضوع: علمی
در فیزیک, وبر (با نمادهای: Wb; ˈveɪbɚ, ˈwiːbɚ) یکای شار مغناطیسی است. این یکا به نام ویلهم وبر (1804 – 1891) فیزیک دان آلمانی نامگذاری شده است.
پیشنهاد کاربران
مخفف workbook کتاب کار
مخفف welcome Back
مخفف welcome back که Weba هم مینویسن ( البته فقط تو چتا اینجوریه )
کلمات دیگر: