کلمه جو
صفحه اصلی

seer


معنی : پیش بینی کننده، غیب گو، بیننده، پیغمبر
معانی دیگر : بینا، غیب بین، (یکان وزن در هند و ایران و چند کشور مجاور - در هند برابر است با 2/06 پوند یا 0/933 کیلوگرم) سیر

انگلیسی به فارسی

بیننده، پیش بینی کننده، غیبگو، پیغمبر


چشم انداز، پیغمبر، بیننده، پیش بینی کننده، غیب گو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who predicts the future, esp. by supernatural means; prophet.
مترادف: augur, fortuneteller, prophet, prophetess, soothsayer, visionary
مشابه: clairvoyant, foreseer, oracle, psychic

(2) تعریف: someone thought to be exceptionally wise.
مترادف: oracle, sage
مشابه: guru, master, mentor

(3) تعریف: one who sees.
مشابه: beholder, observer, perceiver

• one who sees; prophet, fortuneteller, soothsayer
a seer is a person who tells people what will happen in the future; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

پیش بینی کننده (اسم)
anticipant, seer

غیب گو (اسم)
python, augur, seer, delphic oracle, haruspex, necromancer, delphian oracle

بیننده (اسم)
seer, bystander, viewer, spectator, looker on

پیغمبر (اسم)
seer, prophet

clairvoyant


Synonyms: augur, channeller, crystal ball gazer, diviner, forecaster, fortune-teller, medium, oracle, palm reader, prophet, psychic, soothsayer


جملات نمونه

1. Many hailed him as a seer, who understood his nation's innermost hopes and fears.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از او به عنوان یک seer که درونی ترین امیدها و ترس های کشورش را درک کرده بودند، او را مورد ستایش قرار دادند
[ترجمه گوگل]بسیاری از او را به عنوان یک فریبنده تشویق کردند، که امیدهای و ترس های درونی ترین ملت را درک می کرد

2. The seer was ready with his answer.
[ترجمه ترگمان]پیشگو با جوابش آماده بود
[ترجمه گوگل]فریزر با پاسخ خود آماده بود

3. A seer was troubled when he became famous and the people started to throng to him.
[ترجمه ترگمان]یک غیب گو وقتی مشهور شد که او مشهور شد و مردم شروع به هجوم به او کردند
[ترجمه گوگل]زمانی که مشهور شد، فریاد می زد و مردم شروع به خندیدن به او کردند

4. Another seer who forecast a Tory majority - without compromising his impartiality - was Sir Robin Day.
[ترجمه ترگمان]یک seer دیگر که اکثریت حزب محافظه کار را پیش بینی می کند - بدون این که بی طرفی خود را به خطر بیاندازد - روز رابین بود
[ترجمه گوگل]یکی از چشم انداز های دیگر که اکثریت توری را پیش بینی می کرد بدون اینکه بی ثباتی او را به خطر بیاندازد سر رابین روز بود

5. Finally in frame 5 the seer displays his necromantic skills, conjuring up the ghosts of dead American soldiers (or demons bent on deception).
[ترجمه ترگمان]بالاخره در چارچوب پنج the مهارت necromantic را به نمایش می گذارد و روح سربازهای مرده آمریکایی را زنده می کند (یا شیاطین مرده را فریب می دهند)
[ترجمه گوگل]در نهایت در کادر 5 نمایشگر مهارت های نابجا خود را نشان می دهد، ارواح سربازان آمریکایی مرده (و یا شیاطین به فریب)

6. That seer is famous for his theory.
[ترجمه ترگمان]اون غیب گو به خاطر his مشهوره
[ترجمه گوگل]این فریبنده به خاطر نظریهش مشهور است

7. A seer gazes intently into a crystal ball before him.
[ترجمه ترگمان]یک پیشگو با دقت به گوی بلورین قبل از او زل می زند
[ترجمه گوگل]فریزر به شدت به یک توپ کریستال پیش از او نگاه می کند

8. With an open software architecture, SEER enables individual organizations to refine their estimation tools by extending native Knowledge Bases with organization-specific project data.
[ترجمه ترگمان]seer با یک معماری نرم افزار آزاد، سازمان ها را قادر می سازد تا ابزارهای ارزیابی خود را با گسترش پایه های دانش بومی با داده های پروژه خاص سازمان اصلاح کنند
[ترجمه گوگل]با استفاده از معماری نرم افزار باز، SEER سازمان های فردی را قادر می سازد تا ابزارهای برآورد خود را با گسترش پایگاه های دانش بومی خود با داده های پروژه های خاص سازمان را بهبود بخشند

9. A Seer, one who possesses the Inner Eye, doesn't seem to have control over their Seeing.
[ترجمه ترگمان]یک Seer که صاحب چشم درونی است، به نظر نمی رسد که کنترل آن ها را در دست داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک چشم انداز، کسی که دارای چشم درونی است، به نظر نمی رسد کنترل آنها را ببیند

10. A wizard with this gift is called a Seer.
[ترجمه ترگمان]جادوگری با این موهبت به نام پیشگو نام دارد
[ترجمه گوگل]یک جادوگر با این هدیه، ناظر است

11. Design: Cases of oral tongue and glottic SCCA in black patients or white patients were extracted from the Sureillance, Epidemiology, and End Results (SEER) database (years 1988–200.
[ترجمه ترگمان]طراحی: مواردی از زبان شفاهی و glottic SCCA در بیماران سیاه پوست و یا بیماران سفیدپوست از پایگاه اطلاعاتی Sureillance، اپیدمیولوژی، و End نتایج (seer)(سال های ۱۹۸۸ - ۲۰۰)استخراج شدند
[ترجمه گوگل]طراحی مواردی از زبان گوساله و SCCA در بیماران سیاه پوست و یا بیماران سفید پوست از پایگاه داده مراقبت، اپیدمیولوژی و پایان (SEER) (سالهای 1368-1384) استخراج شد

12. He was considered a seer and a prophet.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه پیشگو و یه پیامبر شناخته شده بو
[ترجمه گوگل]او یک سرپرست و یک پیامبر بود

13. He was a New England seer and seeker.
[ترجمه ترگمان]جوینده و جستجوگر جدید انگلستان بود
[ترجمه گوگل]او ناظر و ناظر نیوانگلند بود

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Seasonal Energy Efficiency Ratio
موضوع: عمومی
نسبت راندمان انرژی فصلی

پیشنهاد کاربران

بینا

پیشگو


کلمات دیگر: