کلمه جو
صفحه اصلی

scuba


دستگاه دمزنی زیرآب (برای غواصان)، ماسک اکسیژن غواص، اسکوبا، وسیله تنفس در زیر اب

انگلیسی به فارسی

وسیله تنفس در زیر اب


اسکوبا، وسیله تنفس در زیر اب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a portable apparatus for underwater breathing, carried on the back (acronym for "self-contained underwater breathing apparatus").
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or using scuba.

- a scuba diver
[ترجمه ترگمان] غواص زیر لب گفت:
[ترجمه گوگل] غواص اسکواش

• equipment for breathing during underwater diving

جملات نمونه

1. Scuba diving? Oh no, count me out - I hate water!
[ترجمه ترگمان]غواصی زیر آب؟ ! اوه، نه، من رو حساب کن! من از آب متنفرم
[ترجمه گوگل]غواصی؟ آه نه، من را بیرون بکشم - از آب متنفرم!

2. I first got hooked on scuba diving when I was twelve.
[ترجمه ترگمان]وقتی دوازده سالم بود وقتی دوازده سالم بود شنا کردم
[ترجمه گوگل]وقتی دوازده ساله بودم اولین بار در غواصی غرق شدم

3. While on honeymoon in Bali, she learned to scuba dive.
[ترجمه ترگمان]او در ماه عسل در بالی به غواصی پرداخت
[ترجمه گوگل]در حالی که در ماه عسل در بالی، او به غواصی آموخت

4. My hobbies were skiing and scuba diving.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی های من اسکی و غواصی بودند
[ترجمه گوگل]سرگرمی های من اسکی و غواصی بود

5. The diving school has acquired a franchise for scuba equipment.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه غواصی موفق به کسب حق امتیاز برای تجهیزات غواصی شده است
[ترجمه گوگل]مدرسه غواصی حق امتیاز را برای تجهیزات اسکوبی به دست آورده است

6. I signed up to learn how to scuba dive.
[ترجمه ترگمان] من ثبت نام کردم تا غواصی رو یاد بگیرم
[ترجمه گوگل]من امتحان کردم تا یاد بگیرم که چگونه به شیرجه رفتن است

7. Two hundred scuba divers descended on the island to clean up the harbour.
[ترجمه ترگمان]دویست تن از divers را در جزیره پیاده کردند تا لنگرگاه را تمیز کنند
[ترجمه گوگل]برای پاک کردن بندر، در این جزیره 200 تن از غواصان فرود آمدند

8. Scuba dive at Balmorhea State Park.
[ترجمه ترگمان]غواصی در پارک ایالتی Balmorhea
[ترجمه گوگل]شیرجه غواصی در پارک ایالت Balmorhea

9. One hour water skiing and scuba diving at sea.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت اسکی و غواصی در دریا
[ترجمه گوگل]یک ساعت اسکی روی آب و غواصی در دریا

10. The men use scuba gear to dive for abalone.
[ترجمه ترگمان]این مردان از تجهیزات غواصی استفاده می کنند تا برای صدف دریایی شیرجه بزنند
[ترجمه گوگل]مردان استفاده از وسیله نقلیه اسباب بازی را برای شیرجه رفتن برای آبنبات استفاده می کنند

11. Scuba divers can protect only small areas.
[ترجمه ترگمان]غواصان غواصی می توانند از تنها مناطق کوچک محافظت کنند
[ترجمه گوگل]غواصان ناوگان می توانند تنها مناطق کوچک را محافظت کنند

12. Unless your scuba diving equipment is up to standard, do not use it.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه تجهیزات غواصی شما استاندارد باشد، از آن استفاده نکنید
[ترجمه گوگل]به استثنای تجهیزات غواصی خود را به طور استاندارد، از آن استفاده نکنید

13. Dog handler, scuba diver, a spell in the flying squad, warrant officer by 197
[ترجمه ترگمان]نگهبان سگ، غواص، یک طلسم در جوخه پرنده، یک افسر پلیس در پرواز ۱۹۷
[ترجمه گوگل]سرنشین سگ، غواص اسکواش، طلسم در گروه پرواز، افسر ارشد 197 ساله

14. How about scuba diving for lobster 50 feet from shore?
[ترجمه ترگمان]غواصی در حدود ۵۰ متر از ساحل چگونه غواصی می کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه در مورد غواصی برای خرچنگ 50 فوت از ساحل چطور؟

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Self Contained Underwater Breathing Apparatus
موضوع: عمومی
اسکوبا مجموعه وسایلی است که شما می توانید در زیر آب به راحتی روی آب، با آن تنفس کنید. این وسایل شامل کپسول، شیر و رگلاتور است.

پیشنهاد کاربران

دستگاه اکسیژن غواصان


کلمات دیگر: