کلمه جو
صفحه اصلی

jamming


تولید پارازیت، تراکم، تولید اختلال در دستگاهها، اغتشاش، پارازیت پخش کردن الکترونیک : پخش پارازیت علوم هوایى : پارازیت فرستادن علوم نظامى : سفت شدن

انگلیسی به فارسی

مسدود کردن، شلوغ کردن، بستن، چپاندن، فرو کردن، گنجاندن، متراکم کردن، پارازیت دادن، منقبض کردن


انگلیسی به انگلیسی

• intentional electronic interference of electronic devices or systems

دیکشنری تخصصی

[سینما] سالاد شدن فیلم - سالاد شدن [انباشتگی فیلم در دوربین ]
[برق و الکترونیک] تداخل عمدی، پارازیت فرستادن
[نساجی] گیرکردن ( کارنکردن)
[ریاضیات] انسداد، مسدود کردن
[] لاخ کردن

جملات نمونه

1. He was jamming with his saxophone.
[ترجمه ترگمان] اون داشت با ساکسیفون خود تداخل می کنه
[ترجمه گوگل]او با ساکسیفون خودش تکان خورد

2. There's a loose part that keeps jamming the mechanism.
[ترجمه ترگمان]بخش کوچکی وجود دارد که به مسدود کردن مکانیسم کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک بخش شل وجود دارد که مکانیسم را مسدود می کند

3. The holiday traffic is jamming the roads.
[ترجمه ترگمان]ترافیک تعطیلات جاده ها را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]ترافیک تعطیلات جاده ها را مسدود می کند

4. The plane is used for electronic jamming and radar detection.
[ترجمه ترگمان]این هواپیما برای jamming الکترونیکی و کشف رادار به کار می رود
[ترجمه گوگل]این هواپیما برای تداخل الکترونیکی و تشخیص رادار استفاده می شود

5. Chris attempts to clear his desk by jamming all outstanding items in the biggest, bottom drawer.
[ترجمه ترگمان]کریس سعی دارد که میزش را با مسدود کردن همه موارد برجسته در بزرگ ترین کشوی پایینی تمیز کند
[ترجمه گوگل]کریس تلاش می کند که میز خود را از بین ببرد و تمام موارد برجسته در بزرگترین کشوهای پایین را پاک کند

6. The photocopier keeps jamming up.
[ترجمه ترگمان]دستگاه فتوکپی تو رو مسدود می کنه
[ترجمه گوگل]فتوکپی نگه می دارد فشرده سازی

7. We were jamming with J. D. and Rich last night.
[ترجمه ترگمان]داشتیم با جی جر و بحث می کردیم د - - د و ریچ last
[ترجمه گوگل]ما شب گذشته با JD و Rich صحبت کردیم

8. We lie on the beach, jamming with the world.
[ترجمه ترگمان]ما روی ساحل دراز می کشیم و با دنیا jamming می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در ساحل دروغ می گوییم، با جهان خشمگین می شویم

9. There's something jamming the lock.
[ترجمه ترگمان]یه چیزی رو قفل کرده
[ترجمه گوگل]چیزی قفل شده است

10. After jamming in Harlem, in 1954 he turned professional with Tito Puente and others.
[ترجمه ترگمان]پس از jamming در هارلم، در سال ۱۹۵۴ او با تیتو Puente متخصص شد و برخی دیگر را ترک کرد
[ترجمه گوگل]پس از مداخله در هارلم، در سال 1954 با تیتو پونته و دیگران حرفه ای شد

11. The opera crowd was jamming the bars from bar to wall.
[ترجمه ترگمان]جمعیت اپرا میله ها را از بار به دیوار مسدود کرده بود
[ترجمه گوگل]جمعیت اپرا میله ها را از نوار به دیوار تکان داد

12. Trackside officials begin jamming in earplugs.
[ترجمه ترگمان]مقامات trackside حمله به earplugs را آغاز کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات تراکتوری در گوش لپ تاپ ها را مسدود می کنند

13. The EF1-11 radar jamming plane had taken off from the Upper Heyford airbase.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای EF۱ - ۱۱ radar از پایگاه هوایی Heyford بالا منتقل شده بود
[ترجمه گوگل]هواپیمای راننده EF1-11 از ایستگاه هوایی Upper Heyford خارج شده است

14. She laughed hysterically, jamming her fingers into her mouth to muffle the sound.
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار خندید و انگشتانش را روی دهانش گذاشت تا صدایش را خفه کند
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه خندید، انگشتانش را به دهانش کشاند تا صدا را صدا کند

15. The magazine Jamming saw the band wipe the floor with all opposition in all categories outside the female sections.
[ترجمه ترگمان]The این مجله دید که گروه با تمام مخالفت های موجود در همه طبقات خارج از بخش زنان زمین را پاک می کند
[ترجمه گوگل]مجله Jamming دید که این گروه با تمام مخالفان در تمام مقولات خارج از بخش زنان، طبقه را پاک می کند

پیشنهاد کاربران

پارازیت انداختن

jamming ( علوم نظامی )
واژه مصوب: اختلال 2
تعریف: نشانک الکترونیکی ناخواسته ای که معمولاً در سامانه های مخابراتی همراه با نشانک صدا یا تصویر دریافت می شود و آن را مخدوش می کند |||متـ . پارازیت parasite


کلمات دیگر: