1. an identification card
کارت شناسایی
2. the identification of half-burned bodies took a long time
شناسایی اجساد نیمه سوخته مدت ها طول کشید.
3. the identification of money with power
یکی انگاری (تداعی) پول و قدرت
4. a driver's license is accepted as identification
گواهینامه ی رانندگی به عنوان موید هویت مورد قبول است.
5. Have you any means of identification?
[ترجمه امیر حسین] آیا چیزی برای شناسایی داری؟
[ترجمه ترگمان]آیا کارت شناسایی دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما هر وسیله شناسایی دارید؟
6. Each product has a number for easy identification.
[ترجمه ترگمان]هر محصول یک عدد برای شناسایی آسان دارد
[ترجمه گوگل]هر محصول دارای یک شماره برای شناسایی آسان است
7. We should have identification card on the person when we go out.
[ترجمه ترگمان]ما باید زمانی که بیرون می رویم کارت شناسایی داشته باشیم
[ترجمه گوگل]وقتی ما بیرون برویم باید کارت شناسایی داشته باشیم
8. Early identification of a disease can prevent death and illness.
[ترجمه ترگمان]شناسایی اولیه یک بیماری می تواند از مرگ و بیماری جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]شناسایی زودهنگام یک بیماری می تواند از مرگ و بیماری جلوگیری کند
9. The identification of the crash victims was a long and difficult task.
[ترجمه ترگمان]شناسایی قربانیان سقوط یک کار طولانی و دشوار بود
[ترجمه گوگل]شناسایی قربانیان سقوط یک وظیفه طولانی و دشوار بود
10. The identification of rabies virus has saved many lives.
[ترجمه ترگمان]شناسایی ویروس هاری باعث نجات بسیاری از زندگی ها شده است
[ترجمه گوگل]شناسایی ویروس های هاری موجب نجات جان بسیاری از مردم شده است
11. He's made a formal identification of the body.
[ترجمه ترگمان]او یک هویت رسمی از بدن تشکیل داد
[ترجمه گوگل]او شناسایی رسمی بدن انجام داده است
12. A witness picked him out of an identification parade as the robber.
[ترجمه ترگمان]یک شاهد او را از یک رژه identification به عنوان دزد انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]یک شاهد او را از یک رژه هویت به عنوان دزد فرار کرد
13. His identification with the hero of the book made him sleepless.
[ترجمه ترگمان]شناسایی او با قهرمان کتاب او را به بی خوابی واداشته بود
[ترجمه گوگل]شناسایی او با قهرمان کتاب باعث شد او بی خوابی کند
14. My only means of identification was my cheque book.
[ترجمه ترگمان]تنها وسیله من برای شناسایی کتاب چک من بود
[ترجمه گوگل]تنها وسیله شناسایی من چک کتاب من بود
15. Car manufacturers stamp a vehicle identification number at several places on new cars to help track down stolen vehicles.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان خودرو شماره شناسایی خودرو را در چندین مکان روی ماشین های جدید نصب می کنند تا به ردیابی وسایل نقلیه به سرقت رفته کمک کنند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان خودرو یک شماره شناسایی وسایل نقلیه را در چندین مکان در اتومبیل های جدید نشان می دهند تا به ردیابی وسایل نقلیه به سرقت رفته بپردازند