bees

انگلیسی به فارسی

زنبورها، زنبور، زنبورعسل، مگس انگبین

[زمین شناسی] زنبورهای عسل و گرده افشان.

1. bees buzzed around her head

زنبورها دور سرش وزوز می کردند.

2. bees have several ways of communicating

زنبورها از چندین راه با هم ارتباط برقرار می کنند.

3. the bees swarmed around him

زنبورها برسرش ریختند.

4. the drone of bees

وز وز زنبورها

5. the population density of bees

چگالی هنگه ی زنبورها،تراکم جمعیت زنبورها

6. there are thousands of bees in each hive

هر کندو دارای هزاران زنبور است.

7. the birds and the bees

(عامیانه) واقعیات درباره ی امور جنسی (به نحوی که بچه بفهمد)

8. shaking the hive excited the bees

تکان دادن کندو زنبورها را به شور آورد.

9. the cultivation of new kinds of honey bees

پرورش انواع جدید زنبور عسل

زنبور
بیل یا کلنگ چون داخل یه بازی کلمه رو دیدم

زنبور - زنبور عسل
Bee یکی از کلمه هایی است که معانی زیادی دارد.

کلمات دیگر: