کلمه جو
صفحه اصلی

rheostat


معنی : رئوستات
معانی دیگر : روانه ایستان، رئوستا، برق روستات، دستگاه تنظیم جریان های متغیر برق، دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت

انگلیسی به فارسی

(برق) روستات، دستگاه تنظیم جریان های متغیر برق،دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت


رئواستات، رئوستات، دستگاه تنظیم جریان های متغیر برق، دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an adjustable resistor used to modulate the amount of electrical current flowing through a circuit.

• variable resistor, resistor that can be adjusted to control the electrical current flowing through it (electricity)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] رئوستا
[برق و الکترونیک] رئوستا، مقاومت متغیر

مترادف و متضاد

رئوستات (اسم)
rheostat

جملات نمونه

1. If the field rheostat is not adjusted to the pipe nipple position, or has no good contact, or is burnt out, check the field rheostat and adjust it to the right position.
[ترجمه ترگمان]اگر میدان field با نوک پستان لوله تنظیم نشود، یا تماس خوبی نداشته باشد، یا خاموش شده، میدان را چک کنید و آن را به سمت راست تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]اگر رئواستات مزبور به موقعیت نوک پستان تنظیم نشده باشد، یا تماس خوبی با آن نداشته باشد یا سوخته شود، رئواستات میدان را بررسی کرده و آن را به سمت راست تنظیم کنید

2. Using liquid rheostat we realize self adaptive soft start up high inertia heat resisting air pump smoothly without the shocking from current and torque.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از rheostat مایع، ما می دانیم که خود adaptive سازگار با حرارت اینرسی بالا، بدون شوک ناشی از جریان و گشتاور تکان دهنده، در حال مقاومت در برابر پمپ هوا می باشد
[ترجمه گوگل]با استفاده از رئولیت مایع، ما شروع به شروع نرم افزاری نرم افزاری پمپ هوا با حرارت بالا و بدون تکان دهنده از جریان و گشتاور می کنیم

3. Adjust the field rheostat in the switchbox to the pipe nipple, i. e. the highest voltage which an arrow points to.
[ترجمه ترگمان]محدوده rheostat را در نوک پستان به نوک پستان لوله تنظیم کنید ای بالاترین مقدار ولتاژ که یک پیکان به آن اشاره می کند
[ترجمه گوگل]تنظیم رئوستات میدان در جعبه سوئیچ به نوک پستان لوله، من e بالاترین ولتاژ که یک فلش به آن اشاره دارد

4. If people are given a choice between a nice lamb sandwich with pesto mayonnaise on warm pita bread and having to define the word "rheostat, " the vast majority will go for the sandwich every time.
[ترجمه ترگمان]اگر به مردم حق انتخاب بین یک گوشت بره خوب با سس مایونز را روی نان گرم pita داده و کلمه \"rheostat\" را تعریف کند، اکثریت قریب به اتفاق به دنبال ساندویچ می گردند
[ترجمه گوگل]اگر مردم از یک ساندویچ گوشت خوک خوب با سس مایونز پاستو در نان گرم پیتا استفاده می کنند و نیاز به تعریف کلمه 'رئواستات' دارند، اکثریت قریب به اتفاق هر ساندویچ می خواهند

5. The rheostat is operated by rotating the control knob, separating it from the push-pull action of the main lighting switch.
[ترجمه ترگمان]The با چرخاندن دستگیره کنترل عمل می کند و آن را از عمل کشش - کشیدن کلید اصلی جدا می کند
[ترجمه گوگل]چرخدنده با چرخاندن دکمه کنترل، جدا کردن آن از عمل فشار بر روی کلید اصلی روشنایی عمل می کند

6. A variable resister is called a rheostat.
[ترجمه ترگمان]متغیر resister یک rheostat نامیده می شود
[ترجمه گوگل]Resist متغیر است به نام reostat

7. It adopted stepping electronic rheostat and thyristors, and had developed new direct - current motor ( DCM ) adjustable - speed circuit.
[ترجمه ترگمان]این مدل از rheostat الکترونیکی و تریستورها استفاده کرده و یک مدار جریان مستقیم جدید (DCM)را ایجاد کرده بود
[ترجمه گوگل]آن را به مرحله ای از reostat الکترونیکی و تریستور را تصویب شد، و جدید DC موتور مستقیم (DCM) قابل تنظیم سرعت مدار توسعه یافته است

8. By adjusting the rheostat, one can change the current in a circuit.
[ترجمه ترگمان]با تنظیم the، می توان جریان را در یک مدار تغییر داد
[ترجمه گوگل]با تنظیم رئواستات، می توان جریان را در مدار تغییر داد

9. Our fan kits come with a rheostat control ( like a light dimmer ) .
[ترجمه ترگمان]کیت های ما با یک کنترل rheostat (مانند a نور)وارد می شوند
[ترجمه گوگل]کیت های فن ما با یک کنترل رئوستات (مانند نور کم) می آیند

10. Circuit slide rheostat and the use of electrical appliances in the circuit in parallel.
[ترجمه ترگمان]مدار چرخش مدار و استفاده از لوازم الکتریکی در مدار موازی
[ترجمه گوگل]رولت مدار اسلاید و استفاده از لوازم الکتریکی در مدار به صورت موازی

11. An on - off switch with pilot light, reversing switch and power rheostat are mounted on the base.
[ترجمه ترگمان]سوئیچ روشن با نور آزمایشی، تغییر دنده و قدرت فلاش بر روی پایه نصب می شوند
[ترجمه گوگل]سوئیچ خاموش با چراغ خلبان، سوئیچ عقب و قدرت روستات بر پایه نصب می شود

12. The object-oriented technology based procedure design for DF series locomotive water rheostat load test was described. Some problems arisen in software design were discussed.
[ترجمه ترگمان]طراحی فرآیند مبتنی بر شی جهت طراحی سری DF به منظور آزمایش بار rheostat آب شرح داده شد برخی مشکلات در طراحی نرم افزار مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]طراحی روشی مبتنی بر تکنولوژی مبتنی بر شی گرا برای تست بار بار رولوژیک لودویک سری DF توصیف شد برخی از مشکلات در طراحی نرم افزار مطرح شده است

13. Circuit series - parallel circuit ( no sliding rheostat ).
[ترجمه ترگمان]مدار موازی مدار - مدار موازی (بدون لغزش)
[ترجمه گوگل]مدار Circuit - مدار موازی (بدون کشویی کشویی)

14. If the resistance wire is burnt out, change another field rheostat.
[ترجمه ترگمان]اگر سیم مقاومت در حال خاموش شدن است، یک میدان دیگر را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]اگر مقاومت سیم بیرون بیافتد، یک رئواستات دیگر را تغییر دهید

پیشنهاد کاربران

rheostat ( فیزیک )
واژه مصوب: جریان‏پا
تعریف: مقاومت الکتریکی متغیری که مقدار آن را می‏توان به طور پیوسته تغییر داد


کلمات دیگر: