1. food shortages in the backwash of the war
کمبود مواد غذایی در نتیجه ی جنگ
2. The water-skier was caught in the backwash from a passing motorboat.
[ترجمه ترگمان]اسکی باز از یک قایق موتوری در حال عبور از قایق موتوری عبور کرد
[ترجمه گوگل]اسکی باز آب در عقب از یک قایق تفریحی عبور می کرد
3. The economic and political backwash of the war is still being felt.
[ترجمه ترگمان]موج اقتصادی و سیاسی جنگ هنوز احساس می شود
[ترجمه گوگل]هنوز هم احساس خستگی اقتصادی و سیاسی جنگ است
4. Backwash the swimming pool's filters regularly.
[ترجمه ترگمان]به طور مرتب فیلترهای استخر را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]فیلترهای شنا استخر را به طور منظم بطور واضح بشویید
5. There is a backwash to all this, however: as a stage-show they are less than shadow-puppets on the wall.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک موج در برابر همه اینها وجود دارد: به عنوان یک صحنه - نشان می دهد که آن ها کم تر از shadow بر روی دیوار هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد یک واکنش برگشتی وجود دارد: به عنوان یک نمایش صحنه آنها کمتر از سایه عروسک ها بر روی دیوار است
6. I don't want to be left in the backwash when Gilson realizes the company's going bankrupt.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم که در پس موج از جا رها شوم که گیلسون این شرکت را ورشکسته اعلام کرده
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم در خلع سیلاب باقی بمانم زمانی که گیلسون متوجه ورشکستگی این شرکت می شود
7. A backwash of heated air caressed Jaq's face.
[ترجمه ترگمان]موجی از هوای گرم چهره Jaq را نوازش می داد
[ترجمه گوگل]یک واکنش خفیف هوای گرم چهره جک را پر کرد
8. Rinse Backwash - The skid is refilled with feed water and back washed to remove residual chemical.
[ترجمه ترگمان]Rinse backwash - آب با آب تغذیه می شود و دوباره شسته می شود تا مواد شیمیایی باقی مانده را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]شستشو - شستشو با آب تغذیه شده و دوباره شسته می شود تا مواد شیمیایی باقی مانده را حذف کند
9. Historically, settled coagulation wastes and backwash waters had been disposed of without treatment.
[ترجمه ترگمان]از نظر تاریخی، coagulation، wastes را حل و فصل کرده بود، و آب های آن بدون درمان از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، زباله های انعقادی حل شده و آب های پشت سر هم بدون درمان درمان شده اند
10. A so - called backwash is a research about a kind of test impacts language teaching and learning.
[ترجمه ترگمان]یک موج رو به اصطلاح، یک تحقیق در مورد نوع آزمون و یادگیری زبان است
[ترجمه گوگل]به اصطلاح backwash یک تحقیق در مورد نوع تست تأثیر آموزش زبان و یادگیری است
11. Famine is not the only backwash of drought in Africa.
[ترجمه ترگمان]قحطی تنها موج ناشی از خشکسالی در آفریقا نیست
[ترجمه گوگل]قحطی تنها تنش خشکسالی در آفریقا نیست
12. Can automatically remove and small particles, unlike backwash strainers.
[ترجمه ترگمان]می تواند به طور اتوماتیک ذرات کوچک را حذف کند، بر خلاف امواج پس از موج
[ترجمه گوگل]به طور خودکار می تواند ذرات کوچک، بر خلاف ساینده های backwash
13. Backwash - The skid is back washed to remove excess solids and maximize the chemical cleaning efficiency.
[ترجمه ترگمان]backwash - The برای حذف جامدات اضافی و حداکثر سازی کارآیی تمیز کردن مواد شیمیایی شسته می شود
[ترجمه گوگل]Backwash - مخزن شسته شده برای حذف مواد جامد اضافی و به حداکثر رساندن راندمان تمیز کردن شیمیایی
14. The backwash waste is drained to the regular waste outlet.
[ترجمه ترگمان]ضایعات پس از عبور از امواج به خروجی منظم تخلیه می شوند
[ترجمه گوگل]زباله های برگشتی به دفع زباله های معمولی تخلیه می شود