1. he has a raft of brothers and sisters
تا دلت بخواهد برادر و خواهر دارد.
2. Sailing across the Atlantic on a raft was an adventure.
[ترجمه ترگمان]حرکت کشتی در اقیانوس اطلس روی کلک یک ماجراجویی بود
[ترجمه گوگل]قایقرانی در سراسر اقیانوس اطلس در یک قایق یک ماجراجویی بود
3. The survivors were adrift on a raft for six days.
[ترجمه ترگمان]این بازمانده ها شش روز روی یک کلک گیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]بازماندگان برای شش روز در یک قایق بودند
4. The raft came close to the rocks and then sheered away.
[ترجمه ترگمان]کلک به سنگ ها نزدیک شد و سپس انحراف پیدا کرد
[ترجمه گوگل]قایق نزدیک به سنگ ها آمد و بعد از آن دور شد
5. The rubber raft drifted out to sea.
[ترجمه ترگمان]کلک پلاستیکی به دریا افتاد
[ترجمه گوگل]قایق لاستیکی به سمت دریا حرکت کرد
6. They built a raft of logs.
[ترجمه ترگمان] اونا یه قایق چوبی ساختن
[ترجمه گوگل]آنها یک کلفت چوبی را ساختند
7. She spent seven days afloat on a raft.
[ترجمه ترگمان] اون هفت روز روی یه قایق شناور بود
[ترجمه گوگل]او هفت روز در یک قایق شناور شد
8. I wasn't sure if the raft would float.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نبودم که کلک روی آب شناور باشد
[ترجمه گوگل]اگر قایق شناور بود مطمئن نبودم
9. The raft would be more buoyant if it was less heavy.
[ترجمه ترگمان]اگر کم تر سنگین می بود، کلک از آب می افتاد
[ترجمه گوگل]اگر کمتر سنگین باشد، قایق ممکن است بیشتر شناور باشد
10. Incredibly, the raft held together till we reached the opposite shore.
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، کلک با هم دست و پنجه نرم کرد تا به ساحل مقابل رسیدیم
[ترجمه گوگل]باور نکردنی، قایق با هم کنار گذاشته شد تا ما به ساحل مقابل رسیدیم
11. They made a raft and set it afloat.
[ترجمه ترگمان]آن ها کلک ساختند و آن را روی آب قرار دادند
[ترجمه گوگل]آنها یک قایق را ساختند و آن را شناور کردند
12. I didn't count on his capsizing the raft.
[ترجمه ترگمان]روی قایق واژگون نشدم
[ترجمه گوگل]من روی قایق سواری او حساب نمی کردم
13. We have designed a whole raft of measures to improve the transport system.
[ترجمه ترگمان]ما یک کلک کامل برای بهبود سیستم حمل و نقل طراحی کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک کل اقدامات را برای بهبود سیستم حمل و نقل طراحی کرده ایم
14. The company has launched a whole raft of new software products.
[ترجمه ترگمان]شرکت یک کلک کامل از محصولات نرم افزاری جدید را راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک کل محصولات نرم افزاری جدید را راه اندازی کرده است
15. He clung tightly to the raft to keep himself afloat.
[ترجمه ترگمان]به کلک چسبیده بود تا خود را سرپا نگه دارد
[ترجمه گوگل]او به محاصره چسبیده بود تا بتواند خود را شناور کند