1. The sponge absorbed the beer which had leaked from the keg.
اسفنج، آبجویی را که از بشکه نشت کرده بود، به خود جذب کرد
2. Our bodies must absorb those things which will nourish them.
بدن ما باید آن چیزهایی را جذب کند که باعث پرورش آن می شود
3. I became absorbed in what the teacher was saying and did not hear the bell ring.
چنان غرق صحبت های معلم شدم که متوجه خوردن زنگ کلاس نشدم
4. immigrant children absorb american culture by osmosis
بچه های مهاجران فرهنگ امریکا را از طریق تاثیرپذیری جذب می کنند.
5. We will not absorb these charges.
[ترجمه 🦥Moonlight] ما ( پرداخت ) این هزینه ها را بر عهده نمی گیریم
[ترجمه مبینا] ما این اتهامات را نمیپذیریم.
[ترجمه ترگمان]ما این اتهامات را جذب نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما این اتهامات را نمی گیریم
6. Animals absorb foods into their bodies.
[ترجمه ترگمان]حیوانات غذاها را به بدن خود جذب می کنند
[ترجمه گوگل]حیوانات غذاهای خود را به بدنشان جذب می کنند
7. Plants use their roots to absorb moisture from the soil.
[ترجمه ترگمان]گیاهان از ریشه های خود برای جذب رطوبت خاک استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]گیاهان از ریشه های خود برای جذب رطوبت از خاک استفاده می کنند
8. Plants absorb nutrients from the soil.
[ترجمه ترگمان]گیاهان مواد غذایی را از خاک جذب می کنند
[ترجمه گوگل]گیاهان مواد مغذی را از خاک جذب می کنند
9. His mind was like a sponge, ready to absorb anything.
[ترجمه ماهان علیپور] ذهن او مانند یک اسفنج آماده برای جذب هر چیزی بود
[ترجمه ترگمان]ذهنش مانند اسفنج بود و آماده جذب چیزی بود
[ترجمه گوگل]ذهن او مانند یک اسفنج بود، آماده هر چیزی بود
10. Plants absorb carbon in the form of carbon dioxide.
[ترجمه ترگمان]گیاهان کربن را به شکل کربن دی اکسید جذب می کنند
[ترجمه گوگل]گیاهان کربن را به شکل دی اکسید کربن جذب می کنند
11. Trees absorb carbon dioxide and produce oxygen.
[ترجمه ترگمان]درختان دی اکسید کربن را جذب می کنند و اکسیژن تولید می کنند
[ترجمه گوگل]درختان دی اکسید کربن را جذب می کنند و اکسیژن تولید می کنند
12. A well-designed sports shoe should absorb the impact on the 28 bones in each foot.
[ترجمه ترگمان]یک کفش ورزشی خوب طراحی شده باید تاثیر روی ۲۸ استخوان در هر فوت را جذب کند
[ترجمه گوگل]کفش ورزشی به خوبی طراحی شده باید اثر را بر 28 استخوان در هر پایه جذب کند
13. Steel barriers can bend and absorb the shock.
[ترجمه ترگمان]موانع فولادی می توانند خم شوند و شوک را جذب کنند
[ترجمه گوگل]موانع فولادی می توانند شوک را خم کرده و جذب کنند
14. The company will absorb all the research costs.
[ترجمه 🦥Moonlight] این شرکت تمام هزینه های تحقیقاتی را برعهده خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]شرکت تمام هزینه های تحقیقاتی را جذب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت تمام هزینه های تحقیقاتی را جذب خواهد کرد
15. The new proposals would absorb $80 billion of the federal budget.
[ترجمه ترگمان]طرح های جدید ۸۰ میلیارد دلار بودجه فدرال را جذب خواهند کرد
[ترجمه گوگل]پیشنهادات جدید 80 میلیارد دلاری از بودجه فدرال را جذب خواهند کرد
16. Always cut stems obliquely to enable flowers to absorb more water.
[ترجمه ترگمان]همیشه ساقه ها را برید تا گل ها را قادر به جذب آب بیشتر بکنند
[ترجمه گوگل]همیشه ساقه ها را به صورت متقاطع ببرید تا گلها بتوانند آب بیشتری را جذب کنند
17. Agricultural subsidies absorb about half the EU's income.
[ترجمه ترگمان]یارانه های کشاورزی حدود نیمی از درآمد اتحادیه اروپا را جذب می کنند
[ترجمه گوگل]یارانه های کشاورزی حدود نیمی از درآمد اتحادیه اروپا را جذب می کند
18. It's a lot of information to absorb all at once.
[ترجمه شفق] اطلاعات زیادی برای فراگرفتن همه در یک زمان است
[ترجمه علی] این میزان از اطلاعات برای فراگرفتن یکباره بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]خیلی از اطلاعات برای جذب کردن همه در یک لحظه وجود دارد
[ترجمه گوگل]اطلاعات زیادی برای جذب همه در یک زمان است