کلمه جو
صفحه اصلی

kw


الکترونیک : کیلووات

انگلیسی به فارسی

کیلووات


انگلیسی به انگلیسی

• unit of electrical energy equal to 1000 watts
kw is a written abbreviation for `kilowatt'; used especially after a number to indicate a measurement of electrical power.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] Kilowatt . یک اسب بخار (DIN) برابر 0.735499 کیلو وات است و یک اسب بخار (SAE) برابر 0.7496999 کیلووات است.
[برق و الکترونیک] kilowatt-کیلو وات یکهزار وات.
[مهندسی گاز] کیلووات

جملات نمونه

1. From kW to the megawatt range, Spang Power Electronics designs and manufactures a full line of SCR power controllers.
[ترجمه ترگمان]از کیلووات به مگا واتی، طراحی های الکترونیکی برق spang برق تولید می کند و یک خط کامل از کنترل کننده های قدرت SCR تولید می کند
[ترجمه گوگل]از کیلو تا دامنه مگاوات، Spang Power Electronics یک خط کامل از کنترل کننده های SCR را طراحی و تولید می کند

2. KW: I heard you had avery serious training regimen for this part.
[ترجمه ترگمان]شنیدم یه رژیم آموزشی خیلی جدی برای این قسمت داشتی
[ترجمه گوگل]KW: من شنیدم که رژیم تمرین بسیار خوبی برای این بخش داشت

3. KW series thermal protectors are applicable for more than 5000 cycles.
[ترجمه ترگمان]برای بیش از ۵۰۰۰ سیکل به عنوان محافظ حرارتی متوالی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محافظ حرارتی سری KW برای بیش از 5000 چرخه کاربرد دارد

4. In the experiment, a 2 kW induction motor is used.
[ترجمه ترگمان]در این آزمایش، یک موتور القایی ۲ kW مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در آزمایش، یک موتور القایی 2 کیلو وات استفاده می شود

5. The building is designed to support four 1440 kW Turn-Key Datacentre PODs.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان طوری طراحی شده است که چهار هزار کیلووات ساعت برق تحویل داده شود
[ترجمه گوگل]این ساختمان برای پشتیبانی از 4 پایگاه داده 14000 کیلوولت Turn-Key Datacentre PODs طراحی شده است

6. KW: You were at NYU at the same time as Spike Lee.
[ترجمه ترگمان]تو همون موقع تو دانشگاه نیویورک بودی مثل \"اسپایک لی\"
[ترجمه گوگل]KW: شما همزمان با Spike Lee در نیویورک بودید

7. An asteroid seeding issue in the G 5 KW region has been addressed.
[ترجمه ترگمان]مساله رده بندی یک شهاب سنگ در منطقه G کی دبلیو مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]موضوع کاشت سیارک در منطقه G 5 KW مورد توجه قرار گرفته است

8. A 30 - kW duct heater was used to regulate the air temperature for the regeneration air stream.
[ترجمه ترگمان]یک بخاری ۳۰ کیلو واتی برای تنظیم دمای هوا برای جریان هوای احیا مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای تنظیم دمای هوا برای جریان هوای بازسازی، بخاری بخاری 30 - کیلووات استفاده شد

9. It is real power ( kW ) divided by the power factor ( PF ) .
[ترجمه ترگمان]این قدرت واقعی بود (کیلووات)که به وسیله عامل قدرت تقسیم شد (پی اف پی)
[ترجمه گوگل]این قدرت واقعی (کیلو وات) تقسیم بر توان قدرت (PF) است

10. Onshore wind power costs just $ 438 per kilowatt while offshore wind power costs $ 975/kW.
[ترجمه ترگمان]هزینه برق بادی تنها ۴۳۸ دلار در هر کیلووات دارد در حالی که نیروی باد ساحلی ۹۷۵ میلیون دلار هزینه دارد
[ترجمه گوگل]هزینه انرژی باد در ساحل تنها 438 دلار در هر کیلووات است، در حالی که انرژی باد در دریای شمال 975 دلار در هر کیلووات است

11. A 5 KW experiment model is made to verify the analyze above.
[ترجمه ترگمان]یک مدل آزمایش ۵ کیلوواتی برای تایید تحلیل فوق انجام شده است
[ترجمه گوگل]یک آزمایش آزمایشی 5 کیلوولت برای بررسی تجزیه و تحلیل بالا انجام شده است

12. KW: When was the last time you had a good belly laugh?
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که تو شکم خوب داشتی کی بود؟
[ترجمه گوگل]KW: هنگامی که آخرین بار شما یک خنده خوب شکم دارید؟

13. High - speed router: 5 KW main spindle, vacuum absorption, DSP control, fit table for Large - scale processing.
[ترجمه ترگمان]یک روتر با سرعت بالا: ۵ امین محور اصلی، جذب خلا، کنترل DSP، جدول مناسب برای پردازش در مقیاس بزرگ
[ترجمه گوگل]روتر با سرعت بالا: اسپیندل اصلی 5 کیلوولت، جاذب خلاء، کنترل DSP، جدول مناسب برای پردازش در مقیاس بزرگ


کلمات دیگر: