کلمه جو
صفحه اصلی

eddy


معنی : جریان مخالف، گرداب کوچک، چرخ زدن
معانی دیگر : (جریان چرخشی آب یا هوا یا گاز و غیره) گرداب، گردباد، گردابر، گردگاز، گرد دود، تنوره، چرخاب، آب ستون، بادستون، (آب و باد و ابر و غیره) حلقه وار حرکت کردن، چرخیدن، (مجازی) جریان مخالف، تمایل مخالف، (مجازی) دسته ی مردم، گروه، ماری بیکر ادی (بنیان گذار فرقه ی christian science - امریکایی)، چر  زدن

انگلیسی به فارسی

گرداب کوچک، چرخ زدن، جریان مخالف


سرگردان، جریان مخالف، گرداب کوچک، چرخ زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: eddies
• : تعریف: a small current of water, air, fog, dust, or the like that moves contrary to the main current, esp. rotating like a whirlpool.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: eddies, eddying, eddied
• : تعریف: to move or turn in eddies.
مشابه: moil, swirl

- The river water eddied behind the fallen log.
[ترجمه ترگمان] آب رودخانه در پس کنده درخت فرو ریخت
[ترجمه گوگل] آب رودخانه پشت دروازه افتاده است

• circular current, small whirlpool (of wind or water)
form a circular current, form a small whirlpool, swirl around (about wind or water)
if water or wind eddies, it moves round and round in no particular direction. verb here but can also be used as a count noun. e.g. ...every eddy of the tide.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جریان تلاطمی - گرداب - حرکت نامنظم - جریان گردابی - گردابه - جریان متلاطم - جریان آشفته - گردباد
[برق و الکترونیک] گرداب
[مهندسی گاز] گرداب کوچک، جریان مخالف
[زمین شناسی] گردابی، جریان تلاطمی، گرد باد، حرکت نامنظم
[آب و خاک] گرداب کوچک، چرخابه

مترادف و متضاد

جریان مخالف (اسم)
surge, cross-current, eddy

گرداب کوچک (اسم)
eddy

چرخ زدن (فعل)
turn, rotate, gyrate, eddy, pirouette, gyre, spin

current


Synonyms: swirl, tide, vortex, whirlpool


جملات نمونه

1. The bend in the river had caused an eddy of fast swirling water.
[ترجمه ترگمان]پیچ رودخانه باعث چرخش آب سریع آب شده بود
[ترجمه گوگل]خم شدن در رودخانه موجب چرخش سریع آب گردید

2. Duane Eddy is John Peel's all-time favourite artist.
[ترجمه ترگمان]دو آن ادی یک هنرمند محبوب جان پیل است
[ترجمه گوگل]Duane Eddy هنرمند مورد علاقه جان پیل است

3. Eddy finds himself plunged into a world of brutal violence.
[ترجمه ترگمان]ادی خودش را در دنیایی از خشونت وحشیانه غوطه ور می کند
[ترجمه گوگل]Eddy می یابد خود را به یک دنیای خشونت وحشی تبدیل شده است

4. Eddy dangles a very tempting adulterous carrot in front of Richard and suggests a convivial evening of wife swapping.
[ترجمه ترگمان]ادی از یک زناکار خیلی اغوا کننده در مقابل ریچارد استفاده می کند و یک شب convivial برای تعویض همسر پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]ادی یک هویج دوست داشتنی بسیار وسوسه انگیز در مقابل ریچارد را می پوشاند و شب عروسی همسرش را تعویض می کند

5. Mt. Eddy is directly to the west of Mt. Shasta.
[ترجمه ترگمان]ام ادی مستقیما در غرب ام تی قرار دارد شاستا
[ترجمه گوگل]Mt Eddy به طور مستقیم به غرب Mt شستا

6. Eddy knows how to write page-turning, tense prose, and whips through big set-piece scenes with gusto.
[ترجمه ترگمان]ادی می داند که چگونه ورق ورق، نثر پر تنش را بنویسد و با اشتها صحنه های بزرگ را بازی کند
[ترجمه گوگل]Eddy می داند که چگونه می توان نوشتار صفحه را تغییر داد، پروس های تناسبی، و از طریق صحنه های بزرگ مجموعه ای با شگفتی بیدار شد

7. I've got an obit of poor old Eddy Moulton to do for the Journalist.
[ترجمه ترگمان]من یک فوت از ادی پیر بیچاره را دارم که برای روزنامه نگار کار می کند
[ترجمه گوگل]من ادی مولتون قدیمی فقیر را برای انجام روزنامه نگاری گرفتم

8. In each half of the wake the eddy consists of two parallel vortex tubes of opposite sense.
[ترجمه ترگمان]در هر نیم ساعت، گردابی متشکل از دو لوله مارپیچ موازی با معنی مخالف است
[ترجمه گوگل]در هر نیمی از بیداری، گرد از دو لوله ی گردابه ی مغناطیسی متضاد متضاد متشکل است

9. Eddy Shah, the former national newspaper proprietor, is one of his contacts.
[ترجمه ترگمان]ادی شاه، مالک سابق روزنامه ملی، یکی از تماس های خود است
[ترجمه گوگل]ادی شاه، صاحب روزنامه ملی سابق، یکی از مخاطبینش است

10. Old Eddy meant something to him.
[ترجمه ترگمان] ادی پیر \"براش یه معنایی داشت\"
[ترجمه گوگل]قدیمی ادی به چیزی برای او اشاره کرد

11. Sabour was an eddy of life in the midst of a sea of lethargy.
[ترجمه ترگمان]زندگی در میان دریایی از رخوت، یک گرداب زندگی بود
[ترجمه گوگل]سابورور، در میان یک دریا از بی حوصله، از زندگی بود

12. Eddy requires a climb of about 200 feet over the course of 5-1 / 4 miles.
[ترجمه ترگمان]ادی نیازمند صعود در حدود ۲۰۰ فوت در طول ۵ تا ۱ \/ ۴ مایل است
[ترجمه گوگل]Eddy نیاز به صعود حدود 200 فوت در طول 5-1 / 4 مایل دارد

13. Did you know that Eddy paid out nearly £2000 for his new computer?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانستید که ادی حدود ۲۰۰۰ پوند برای کامپیوتر جدید خود پرداخت کرده است؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانستید که Eddy تقریبا 2000 پوند برای کامپیوتر جدید خود پرداخت کرد؟

14. Trapped in an eddy Graham was retrieved from the barrel badly bruised, just before he almost died of suffocation.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که نزدیک بود خفه شود، در یک گردابی، که به شدت مجروح شده بود، از روی بشکه ای که به شدت مجروح شده بود، پیدا شد
[ترجمه گوگل]غرق شدن گراهام از یک بشکه ای که به سختی کبود شد، درست قبل از اینکه تقریبا از خستگی درگذشت، بازیافت

15. Duane Eddy and his Gretsch guitar said it all on his instrumentals cut between 1958 and 1960.
[ترجمه ترگمان]دو آن ادی و گیتار Gretsch او این فیلم را بین سال های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰ به پایان رساند
[ترجمه گوگل]دایان ادی و گیتار گرتسچ خود همه این کارها را در سالهای 1958 و 1960 انجام دادند

Eddies of smoke rose from the smokestack.

حلقه‌های دود از دودکش‌ها متصاعد می‌شد.


The floodwater eddied and frothed.

سیلاب می‌چرخید و کف می‌کرد.


one of the eddies of America's foreign policy

یکی از جریانات مخالف سیاست خارجی امریکا


Little eddies of people were dancing in the streets.

گروه‌های کوچک مردم در خیابان‌ها پایکوبی می‌کردند.


پیشنهاد کاربران

گردباد، گرداب
جریان متلاطم ( شدید )

گردباد
گرداب

eddy ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیچک 2
تعریف: عنصری از شاره که هویت و عمر خاص خود را دارد و انرژی خود را از شارش اصلی می‏گیرد


کلمات دیگر: