1. initial conditions
(ریاضی) شرایط آغازی،شرایط اولیه
2. the initial letter of your name
نخستین حرف نام شما
3. the initial stage of a disease
مرحله ی آغازین بیماری
4. to initial the minutes of a meeting
صورتجلسه را پاراف کردن
5. what was his initial reaction?
واکنش نخستین او چه بود؟
6. in the beginning he lost money, but he finally retrieved his initial capital
در آغاز ضرر کرد ولی در پایان سرمایه ی اولیه ی خود را دوباره به دست آورد.
7. The initial talks were the base of the later agreement.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات اولیه اساس توافق بعدی بودند
[ترجمه گوگل]مذاکرات اولیه اساس توافقنامه بعدی بود
8. My initial reaction was to refuse.
[ترجمه ترگمان]اولین واکنش من این بود که رد کنم
[ترجمه گوگل]واکنش اولیه من رد شدن بود
9. It is the initial preparation that takes the time.
[ترجمه ترگمان]این آماده سازی اولیه است که زمان می برد
[ترجمه گوگل]آماده سازی اولیه است که طول می کشد
10. The initial response has been encouraging.
[ترجمه ترگمان]واکنش اولیه دلگرم کننده بوده است
[ترجمه گوگل]پاسخ اولیه تشویق شده است
11. The initial talks were the base of the later.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات اولیه پایه و اساس مذاکرات بعدی بودند
[ترجمه گوگل]مذاکرات اولیه پایه بعد بود
12. My initial surprise was soon replaced by delight.
[ترجمه ترگمان]اولین غافلگیری من به زودی با خوشحالی جایگزین شد
[ترجمه گوگل]تعجب اولیه من به زودی توسط لذت جایگزین شد
13. We've sorted out the computer system's initial problems.
[ترجمه ترگمان]ما مشکلات اولیه سیستم کامپیوتری را دسته بندی کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما مشکلات اولیه سیستم کامپیوتر را مرتب کرده ایم
14. The initial stimulus came from a letter in the newspaper.
[ترجمه ترگمان]انگیزه اولیه از نامه ای در روزنامه منتشر شد
[ترجمه گوگل]محرک اولیه از یک نامه در روزنامه آمده است
15. After the initial surprise I got to like the place.
[ترجمه محسن برازنده] بعداز سورپرایز اولیه ، من دوست دارم اتفاق بیفته.
[ترجمه ترگمان]بعد از یه سورپرایز اولیه که از اونجا اومدم بیرون
[ترجمه گوگل]پس از تعجب اولیه، من دوست دارم محل
16. The court's initial verdict in the police officers' trial set off serious riots.
[ترجمه ترگمان]حکم اولیه دادگاه در محاکمه افسران پلیس باعث آغاز شورش های جدی شده است
[ترجمه گوگل]حکم اولیه دادگاه در دادگاه مأموران پلیس باعث شورش های جدی شد
17. His initial surge of euphoria was quickly followed by dismay.
[ترجمه ترگمان]احساس خوشحالی اولیه او به سرعت و با دست پاچگی دنبال شد
[ترجمه گوگل]ابتدا اوج هیجانی را به سرعت از ناامیدی پیروی کرد
18. It takes a while to recoup the initial costs of starting up a business.
[ترجمه ترگمان]این کار مدتی طول می کشد تا هزینه های اولیه راه اندازی یک کسب وکار را جبران کند
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن هزینه های اولیه برای راه اندازی یک کسب و کار، برای مدتی طول می کشد
19. The initial reaction has been excellent.
[ترجمه ترگمان]واکنش اولیه عالی بوده است
[ترجمه گوگل]واکنش اولیه بسیار عالی بوده است